close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

اصولگرایان ایرانی و طناب دار مصباح یزدی

۲۱ آذر ۱۳۹۴
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۴ دقیقه
اصولگرایان ایرانی و طناب دار مصباح یزدی

در سه ماه گذشته تقریبا هیچ روزی نبوده که خبری درباره وحدت اصول گرایان در انتخابات مجلس منتشر نشده باشد. آن ها به خوبی می دانند که اگر به وحدت نرسند، ممکن است خبر مرگ سیاسی شان زودتر از حد انتظار منتشر شود.

در متن و حاشیه این خبرها اما یک گره مهم وجود دارد؛ عمده گفت و گوها درباره یک نفر است؛ «محمدتقی مصباح یزدی»، پدرخوانده «جبهه پایداری».

مصباح یزدی همیشه یک گره بوده در سیاست ایران؛ یک مانع سیاسی. در طول سال 76 تا 84 او یک مانع مهم بود در مسیر اصلاح طلبان. در طول سال های 84 تا 88 او نقش مانع را علیه اصلاح طلبان و هاشمی ایفا کرد. سال 88 تا 92 نقش مانع را مقابل احمدی نژاد و اصول گرایان میانه رو بازی کرد و کماکان در حال ایفای این نقش است.

او اکنون تقریبا علیه همه ایستاده است طوری که «محمد یزدی» که برادر خوانده سیاسی مصباح محسوب می شود، پس از انتخابات سال 92 هشدار داد تحت تاثیر تحرکات مصباح یزدی، نزدیک بود «جامعه مدرسین حوزه علمیه» هم دو شقه شود.

البته این نهاد سیاسی مثل همه نهادها چند شقه است ولی تا حالا زورشان رسیده و نگذاشته اند علنی شود. مصباح یزدی می خواست این جدایی ها را علنی کند که نشد.

پس از انتخابات 92، یاران مصباح یزدی چند شاخه شدند؛ برخی مثل «مهدی کوچک زاده» و «روح الله حسینیان» کماکان وفادار به احمدی نژاد بودند و برخی مانند «صادق محصولی» و «مرتضی آقاتهرانی» دنبال ائتلاف با اصول گرایان. «حمید رسایی» هم به سمت «سعید جلیلی» چرخیده بود، «کامران باقری لنکرانی» به حاشیه پرت شد و ...

در آستانه انتخابات مجلس، مصباح یزدی و یارانش به خوبی می دانند که لب پرتگاه ایستاده اند؛ پرتگاهی جدی تر از انتخابات ریاست جمهوری. در واقع، در طول هشت سال گذشته اغلب فشارهای سیاسی این طیف بر فضای سیاسی از کانال مجلس انجام شده است. اگر این کانال را بگیرند، دیگر صدایشان چندان جدی گرفته نمی شود مگر این که به خیابان برگردند کنار «انصار حزب الله». حمید رسایی هم مثل سال های نه چندان دور، پاره آجر به دست گیرد و راهپیمایی کند؛ حالا نهایت در وبلاگش به این و آن بپرد.

با درک چنین خطری است که حالا او، محمد یزدی و «محمدعلی موحدی کرمانی» یک مثلث سیاسی تشکیل داده اند که فرایند وحدت اصول گرایان را به یک جایی برسانند. محمد یزدی و موحدی کرمانی شأن حقوقی دارند؛ اولی رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است و دومی دبیرکل «جامعه روحانیت مبارز»؛ دو نهاد قدیمی سیاسی اصول گرایان که به «جامعتین مشهور» بودند و نقش پدران معنوی را بازی می کردند. حالا اما مصباح یزدی را زور چپان کرده اند به این حلقه.

این زورچپان صرفا از جانب تندروها نیست اگرچه مقدمه اش را آن ها کلید زدند. جبهه پایداری (صادق محصولی و مرتضی آقاتهرانی) و «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» (حسین فدایی و علیرضا زاکانی) از شرایط پس از مرگ «محمدرضا مهدوی کنی» و «حبیب الله عسگراولادی» استفاده کردند و پای تندروهای حزب موتلفه (اسدالله بادامچیان و حمیدرضا  ترقی) را به میان کشیده و یک مثلث ابتدایی تشکیل دادند که گفت و گوهای سیاسی را معطوف به وحدت کنند. خروجی این گفت و گوها شد یک مثلث سیاسی بالادستی (یزدی، موحدی کرمانی، مصباح یزدی) که به «مثلث فقهی» مشهور شده است.
جبهه پایداری قبلا یک شورای فقهی سه نفره داشت، حالا این الگو را دارد به خورد اصول گرایان می دهد.

اما گره اصلی کار کجا است؟ واقعیت این است که دوگانه «مصباح یزدی-هاشمی رفسنجانی» اکنون داخلی تر شده و به دوگانه «مصباح یزدی-لاریجانی» تبدیل شده است. در این مصاف، «غلامعلی حدادعادل» و سعید جلیلی سمت مصباح ایستاده اند و علی اکبر ولایتی و «علی اکبر ناطق نوری» سمت لاریجانی. «محمدباقر قالیباف » هم وسط آن ها چرخ می خورد. «محسن رضایی» نیز مثل همیشه شأن خودش را بالاتر از همه می داند ولی کسی جدی اش نمی گیرد.

در واقع، تیم لاریجانی و میانه روهای اصول گرا نمی توانند هیچ طوری قبول کنند که تصمیم های انتخاباتی زیر نظر مصباح یزدی گرفته شوند. آن ها می دانند مصباح یزدی به این حلقه تحمیل شده است ولی کار آن جا سخت شده که هر کسی ساز علنی جدایی اصول گرایان در انتخابات مجلس را بزند، همه شکست ها به نام او نوشته می شود؛ همان طور که همه شکست های انتخابات سال 92 به نام «علی اکبر ولایتی» نوشته شد.

اکنون بسیاری از اصول گرایان می دانند اگر راه خود را از مصباح یزدی جدا کنند، خیلی زودتر از حد انتظار چند شقه می شوند و نه تنها مصباح یزدی شکست می خورد که ممکن است خودشان هم دچار موقعیت بدتری شوند. آن ها می دانند رقصیدن به ساز مصباح یزدی هم تف سر بالا است. در چنین وضعیت شیر تو شیری، می توان به روشنی طناب مصباح یزدی را به گردن جسد آویزان اصول گرایی در ایران دید؛ طنابی که قبلا سفت به گردن هاشمی رفسنجانی چسبیده بود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

حدادعادل و پروژه احمدی نژادی اش در آموزش و پرورش

۲۱ آذر ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۹ دقیقه
حدادعادل و پروژه احمدی نژادی اش در آموزش و پرورش