close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

چرا احمدی نژاد محبوب تر شده است؟

۲ مرداد ۱۳۹۵
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۶ دقیقه
احمدی نژاد همچنان به مهمانی های رهبر ایران دعوت می شود
احمدی نژاد همچنان به مهمانی های رهبر ایران دعوت می شود

بر اساس نتایج یک نظرسنجی تلفنی که توسط مرکز مطالعات امور بین الملل و امنیت دانشگاه مریلند انجام شده، ۴۵ درصد پاسخ دهندگان گفته اند اگر اکنون انتخابات برگزار شود، به حسن روحانی رای می دهند. ۳۷درصد آنها هم گفته اند به محمود احمدی نژاد رای می دهند. نکته مهم نظرسنجی این است که سال گذشته ۲۷درصد پاسخ دهندگان گفته بودند به محمود احمدی نژاد رای می دهند و ۵۳درصد آنها گفته بودند به حسن روحانی رای می دهند. افزایش ده درصدی رای احمدی نژاد یک خبر خیلی خوب برای کسانی است که از حضور او در انتخابات ۹۶ دفاع می کنند. 

تصویر عمومی که حامیان هاشمی – روحانی و اصلاح طلبان و برخی اصولگرایان از محمود احمدی نژاد در سال های اخیر ساخته اند، چند مولفه دارد: او فردی تندرو و سرکش است، با عقلانیت نسبتی ندارد، غارتگر بیت المال بوده،‌ دزدی و فساد در دوران او به اوج رسیده، اعتبار بین المللی ایران را خدشه دار کرده، یک حلقه منحرف و مفسد ایجاد کرده، عامل فتنه بوده و باید دادگاهی شود. حتی برخی تندروها او را خائن می دانند و معتقد هستند باعث شد سرمایه اصولگرایی به هدر رود و خانه نشینی ۱۲ روزه او در سال ۹۰ را یک گناه غیرقابل بخشش می دانند. در سه سال گذشته برخی از مدیران ارشد محمود احمدی نژاد به جرم فساد به زندان رفته و تحت تعقیب هستند، هر روز یک پرونده فساد دوران او رو می شود و خودش هم چندین پرونده در دادگاه دارد. تبلیغات منفی علیه محمود احمدی نژاد و یارانش از سخنرانی های رسمی رییس جمهور و رییس مجلس تا کانال های تلگرامی در جریان است. 

در این شرایط پرسش مهم این نیست که آیا محمود احمدی نژاد کاندیدا می شود یا تایید صلاحیت می شود، بلکه پرسش مهم تر این است که چرا با وجود این حجم از افشاگری ها و تبلیغات منفی محبوبیت او در جامعه رشد کرده است؟ 

1)    محمود احمدی نژاد در سه سال گذشته در کانون توجه بوده و همه علیه او حرف زده اند. دوگانه احمدی نژاد – همه نوعی تنهایی و مظلومیت را می تواند تداعی کند، به ویژه اینکه رسانه های نزدیک به او تعطیل شده اند، برخی حامیان رسانه ای او بازداشت شده یا تهدید قضایی شده اند و هیچگاه فرصت پیدا نکرده در صداوسیما به اتهامات مطرح شده پاسخ دهد. او همچنین معمولا با نوعی صبوری و خویشتن داری در مقابل اتهامات سکوت کرده است. سکوت نسبی او این گزاره را پررنگ کرده که دست پری دارد و منتظر روز موعود برای اعاده حیثیت است، مثلا در مناظره های انتخاباتی.

2)    با وجود تبلیغات منفی گسترده علیه او، برخورد قضایی با او صورت نگرفته است. او در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت می کند، به میهمانی های رهبر جمهوری اسلامی دعوت می شود و سفرهای استانی می رود. این تصاویر به طور گسترده ای پخش می شوند و در تبلیغات مربوط به فساد و دزدی اختلال ایجاد می کنند، به ویژه اینکه برخورد قضایی با او نشده و همه اتهامات علیه او در حد اتهام باقی مانده اند. این وضعیت دوگانه بسیاری را می تواند قانع کند که داده های دولت روحانی و حامیانش اعتبار چندانی ندارد و یا اینکه نظام جرات برخورد با او را ندارد.

3)    دولت روحانی در دو یادگار مهم دوران احمدی نژاد دستکاری کرده است. یارانه برخی را قطع کرده، از مردم خواسته یارانه نگیرند و مرتب شایعه تولید می شود که ممکن است یارانه افراد بیشتری قطع شود. افکار عمومی تقریبا به هر نوع دستکاری در یارانه ها واکنش منفی نشان داده اند. دولت همچنین به طرح مسکن مهر بی توجهی کرده و آن را یک طرح مزخرف و فاجعه می داند. در سال های اخیر تجمع های متعددی درباره این بی توجهی برگزار شده و هزاران نفر را به طور مستقیم درگیر خود کرده است. کسانی که در دوره احمدی نژاد یارانه ها را بدون دغدغه گرفته اند و یا خانه دار شده اند، قطعا خاطرات خوشی دارند و مایل هستند دوباره به احمدی نژاد رای دهند.

4)     جبهه مقابل حسن روحانی هیچ شخصیت کاریزماتیک مهمی که بتواند دوگانه مهمی مقابل او ساماندهی کند، ندارد. تنها کسی که از نظر سیاسی و شخصیتی قابل ایجاد یک دوگانه را دارد، محمود احمدی نژاد است. او در سه سال گذشته هسته منظم و پیگیری ایجاد کرده که با رسانه و تعداد محدود به خوبی توانسته اند ارتباط او با شبکه های پایین دستی را حفظ کنند. هواداران و به خصوص مدیران ارشد دولت او هم رفتار وفادارانه ای نشان داده و علیرغم هزینه دار بودن کار با احمدی نژاد توانسته اند یک هویت نصفه و نیمه و مستقل برای خود دست و پا کنند.

5)    برخی گزاره ها مبنی بر وجود یک اراده سیاسی قوی در لایه های بالادستی نظام برای یک دوره ای کردن حسن روحانی هم شدت یافته است. در چنین شرایطی برای اینکه بشود حسن روحانی را در یک فرایند قانونی سرنگون کرد، به یک مهره قابل اعتنا لازم است. محمود احمدی نژاد این پتانسیل را دارد. البته کماکان مشکل بی اعتمادی گسترده اصولگرایان به او وجود دارد ولی تبلیغات یک دوره ای بودن روحانی برای طرح نام او کافی بوده است. 

6)    برغم تبلیغات گسترده درباره برجام، تاثیرهای کوتاه مدت اجرایی شدن برجام در زندگی روزمره مردم محسوس نیست. دولت روحانی هیچ برنامه خاصی در این زمینه نداشت و منتظر بود تاثیر روانی اجرای برجام به رونق اقتصادی منجر شود. در عین حال، واکنش های منفی نظامیان و رهبر جمهوری اسلامی به سرعت تاثیر بین المللی برجام بر اقتصاد ایران را خنثی کرد و عدم همراهی آمریکا در زمینه تحریم های بانکی نومیدی ها را افزایش داد. در چنین شرایطی با تداوم رکود اقتصادی، نوعی بن بست در اقتصاد ایران رخ داده است. بر اساس نظرسنجی دانشگاه مریلند، سال گذشته ۶۳درصد پاسخ دهندگان انتظار داشتند برجام منجر به بهبود ملموس اقتصاد شود ولی اکنون ۷۴درصد آنها می گویند بهبودی رخ نداده است. سال گذشته ۴۳درصد به شدت حامی توافق بوده اند ولی اکنون ۲۲ درصد به شدت حامی هستند. در مجموع حامیان توافق از ۷۶درصد به ۶۳درصد رسیده است. بین کاهش ۱۳ درصدی حمایت از توافق و کاهش ۸درصدی محبوبیت حسن روحانی ارتباط معناداری است.

7)    اگر روند اجرای برجام با همین وضعیت پیش برود یا بدتر شود و محبوبیت محمود احمدی نژاد افزایش یابد چه می شود؟ فعلا هیچ نشانه مهمی برای اینکه اصولگرایان و یا نظامی ها از او حمایت کنند، وجود ندارد. حتی بین تندروها هم اختلاف نظر جدی وجود دارد. ممکن است این اختلاف نظرها کمتر شود ولی تا اجماع روی او خیلی حرف مانده و تنها راه ممکن این است که احمدی نژاد مستقل کاندیدا شود و خودش را به اصولگرایان تحمیل کند و یا آنها را وادار به سکوت کند. با این حال راه های دیگری هم وجود دارد، ردصلاحیت شود و یا اینکه پرونده های قضایی اش گشوده شود. همه این موارد اما نافی این نیست که هرچه محبوبیت او افزایش یابد، قدرت تاثیرگذاری او افزایش خواهد یافت. در انتخابات ۹۲ حسن روحانی به واسطه اینکه حسن روحانی یا کاندیدای اعتدال گرایان بود، رای نیاورد، او به واسطه اینکه نام اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی پشت سرش بود، رای آورد. تکرار این مدل در اردوگاه احمدی نژاد می تواند یک رقیب جدی برای حسن روحانی بتراشد. احمدی نژاد خرداد ۹۲ دست اسفندیار رحیم مشایی را گرفت و برد وزارت کشور، حالا می تواند از چند ماه دیگر یا همان ایام انتخابات دست یکی دیگر را بگیرد و "من کنت مولاه" بخواند و در برنامه های تلویزیونی به نمایندگی او شرکت کند. سال ۹۲ شنیده می شد اگر مشایی رییس جمهور شود، او حاضر است معاون اولش شود، این سناریوی عجیبی نیست، حداقل درباره محمود احمدی نژاد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

تاکتیکها و تکنیکهای آشپزی / درس سیزدهم / املت گوجه قهوه خانه...

۲ مرداد ۱۳۹۵
شراگیم زند
خواندن در ۶ دقیقه
تاکتیکها و تکنیکهای آشپزی / درس سیزدهم / املت گوجه قهوه خانه ای