close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
اجتماعی

باج گیری از دستفروشان، شیوه مورد علاقه ماموران شهرداری

۶ شهریور ۱۳۹۳
مرجان نمازی
خواندن در ۵ دقیقه
باج گیری از دستفروشان، شیوه مورد علاقه ماموران شهرداری
باج گیری از دستفروشان، شیوه مورد علاقه ماموران شهرداری

حوالی 12 ظهر دوشنبه، 4 شهریور، آفتاب شهریور سوزان است و پیاده روهای بلوار کشاورز مملو از عابران پیاده، صدایش از دور شنیده می شود: «4 تا باطری نیم قلمی، 1000 تومان، ته باتری ها تاریخ دارد تا 2017، دو سال دیگر تاریخ انقضا دارد.»

بقیه عباس آقا صدایش می کنند، 58 سال دارد. می گوید از 7 صبح تا 7 عصر جنس هایش را می فروشد، خیلی ناراضی نیست ولی نگران است؛ نگران ماموران مبارزه با سد معبر شهرداری: «آره بابا جون، سد معبر بیاد جنست را بگیرد و ببرد دیگه بر نمی گرده. بعضی ها هستند خیلی طول و دراز بساط می کنند، اونا حق شونه، ولی من که نیم متر بساط دارم باید به آتیش اونا بسوزم.»

عباس هم سابقه برخورد با آنها را داشته: «معمولا جنس هایم را می گیرم دستم و راه می روم. چند بار ضبط کردند مال من رو، صورت جلسه می کنند، سه ماه بعد می تونی بری بگیری، ولی باید تعهد بدهی که دیگه کنار خیابون نفروشی.»

او 33 سال مواد مخدر مصرف می کرده و الان 6 سالی است که پاک است و از راه دستفروش زندگی خانواده اش را تامین می کند: «من نون حلال می خواهم و دارم تلاش می کنم، سرویس به زن و بچه می دیم، اخلاق مردم با ما عالی است. وقتی میگم خدا برکت، میگن عاشق این حرفتم.»

بر اساس ماده 55 قانون شهرداری، دستفروشی در معابر از مصادیق «سد معبر» به شمار می آید و از انجا که طبق ماده 101 قانون شهرداری ایران «معابر و شوارع عمومی که در اثر تفکیک اراضی احداث می‌شود متعلق به شهرداری است»، شهرداری با استناد به ماده 308 قانون مدنی که «غصب، استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان» می‌تواند نسبت به سد معابر که خود به نوعی غصب املاک شهرداری می‌باشد اقدام کند. 

با این حال، حتی در قوانین شهری تهران نیز چنین مالکیت عریان و اعمال خشونت در قبال نقض این مالکیت توسط شهرداری بدون برآورده شدن پیش شرط هایی وجود ندارد.

شهرداری 8 سال است موظف شده است تا با ایجاد تعیین فضاهای مشخص و ایجاد بازارهای سیار محلی به سامان دهی دستفروش هایی اقدام کند که به زغم شهرداری «غاصب معابر عمومی» هستند. طبق مصوبه 261امین جلسه شورای اسلامی شهر تهران (21 شهریور 1385) درباره ساماندهی دستفروشان در شهر تهران، یکی از موارد کاهش دهنده سد معبر «ساماندهی عرضه کالا و اجناس توسط دستفروش‌ها در سطح معابر و فضاهای عمومی شهر تهران» است. در واقع شهرداری تهران موظف شده «نسبت به ساماندهی وضعیت دستفروش‌ها به عنوان بخشی از مشاغل سیار و بی کانون در شهر تهران و نیز تعیین فضاهای مناسب (به صورت موقت، زمانبندی محدود و مشخص) در محدوده جغرافیایی هر محله و یا ناحیه شهری جهت ایجاد بازارهای سیار موقت محلی اقدام نماید.»

بررسی وضعیت هشت سال گذشته نشان می دهد به همان اندازه که شهرداری در حرکت برای ساماندهی دستفروش ها بی انگیزه است، در اعمال خشونت فیزیکی علیه دستفروش های تهران پر شور و قدرتمند است. 

در خیابان ولیعصر، پایین تر از 4 راه ولیعصر، جوانی تنومند، ماشین های کوچک اسباب بازی می فروشد. وقتی از او می خواهم نظرش را راجع به اعمال خشونت توسط ماموران شهرداری و قتل یک دستفروش توسط آن ها بگوید می گوید دنبال دردسر نیست و پیرمردی را معرفی می کند که چند متر آن طرف نشسته است. فری، حدودا 70 ساله ای است. آلو می فروشد ولی خوابش برده است. 

چند متر پایین تر موفق می شوم با محمد حسین صحبت کنم. 42 سال دارد، اما بسیار پیر تر از سن واقعی اش نشان می دهد. محمد حسین که عروسک های باربی سخنگو به قیمت 15 هزار تومان می فروشد به وجه دیگری از خصیصه های ماموران شهرداری اشاره می کند؛ باج گیری: «پول می گرفتند و کاری نداشتند. روزی 4 هزار تومان می گرفتند،  یکیشان می گرفت ، بعد اون یکی می آمد، می گفت به من هم باید بدهی.»

محمدحسین  هم بارها تجربه ضبط اموال توسط ماموران شهرداری را داشته اما بر خلاف عباس می گوید هیچ گاه جنس هایش را پس نگرفته است. او در کنار مغازه ای کار می کند که با صاحب آن رفیق است و عموما وقتی شبیخونی از سوی ماموران سد معبر رخ می دهد آن ها را سریع به آنجا می برد، چند بار ماموران حتی به داخل مغازه هم حمله کرده اند. 

او در رابطه با برخورد ماموران شهرداری می گوید: «بعضی ها مودب  هستند، می گویند آقا خواهش می کنم جمع کن برو. ولی بعضی ها می گویند بی شعور عوضی، مادر ...  کی گفت اینجا واستی؟ تق میزنه زیر بساط، خود بساطی را هم می گیرد می زند. آخه تو حق نداشتی من را بزنی. مگه من چه کار کردم. یارو دو کیلو مواد می فروشد، آخرش مامور به او دستنبد می زند ولی این همان اول من را می زند. حق ندارد جلوی جمعیت کتک بزند. کلانتری با ادب برخورد می کند ولی اینها بدجوری می زنند. من را بردند دفترشان در خیابان کریم خان و کتکم زدند چند سال پیش».

او سه پسر و یک دختر دارد که یکی از آنها در دانشگاه آزاد مهندسی برق می خواند، از حاشیه کرج صبح ساعت 6 حرکت می کند و 10 شب به خانه می رسد: «روزی 30، 35 تومن کاسبی می کنم، 400 هزار تومان( با پول رهن) اجاره می دهم، تو این یکسال 100 هزار تومن هم پس انداز نکردم. تو این سه ماه فقط 2 بار میوه خریدیم.»

وی آرزویش این است که کار بهتری داشت تا به آن مشغول باشد: «یک کاری که بیمه داشته باشد، سابقه بازنشستگی بشود برای آدم. اگر نمی کنند یک جمعه بازاری بگذارند، یک منطقه ای، یک جایی که مردم بروند آنجا خرج خانواده شان را در بیاورند. من از خارج نیامدم که، ایرانی ام دیگر، اینجا به دنیا آمدم، بیایند بگویند این کار را انجام بده، خب من جمع کنم، کجا برم؟ نه واقعیتی است. کجا برم؟ شما که من را بیرون می کنی از اینجا خب بعد دستم رو بگیر ببر یک جایی بگو بیا اینجا استخدامی و جارو بکش. اون موقع من اگر کار نکردم ، و برگشتم خیابون ، اصلا بعد من رو بازداشت کن.»

علی پسر 14 ساله ای که نزدیک خیابان ملاصدرا روی گاری کوچکی میوه می فروشد. او هم از دست ماموران شهرداری به تنگ آمده است: «اگر یک روز باج ندهم، همه میوه هایم را می گیرند، هفته ای 50 هزار تومان باج می دهم.»

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران دو هفته پیش در واکنش به مرگ تراژیک علی چراغی، کارگری که توسط کارمندان شرکت پیمانکار طرف قرارداد با شهرداری، کشته شد، گفته بود چنین برخوردهایی یک مشکل همیشگی است، به نظر می رسد مشکلات همیشگی دیگری هم وجود دارند که آقای شهردار طبق معمول علاقه مند است چشم به روی آنها ببندد.  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

"برای این که من شاپی هستم..."

۶ شهریور ۱۳۹۳
محمد عبدی
خواندن در ۵ دقیقه
"برای این که من شاپی هستم..."