close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

سانسورهای پنهان، و نه چندان پنهان، صدا و سیما

۲ مرداد ۱۳۹۳
مهران مدبر
خواندن در ۸ دقیقه
سانسورهای پنهان، و نه چندان پنهان، صدا و سیما

این روزها پخش بازیهای لیگ جهانی والیبال از تلویزیون ایران باعث شکایتهای زیادی از طرف بینندگان شد. نه بخاطر پخش آن بلکه به علت سانسور بسیار زیاد تماشاچی ها و حاضرین اطراف زمین والیبال. بطوریکه بعضی از احمق فرض کردن بینندگان ایرانی توسط تلویزیون ایران داد شکایت برآوردند. تصاویر تکراری استفاده شده برای سانسور تماشاچی ها زن حاضر درسالن همه را به ستوه آورد.

همچنین در روزهای اخیر ویدئویی از مصاحبه دکتر مسعود پزشکیان نماینده تبریز در مجلس نهم، بحث برانگیز شده است. در انتهای این مصاحبه آقای پزشکیان به اعتراض می گوید در طول برنامه با ایما و اشاره از او خواسته اند چه بگوید و چه نگوید!

ماجرای سانسور صدا و سیما در طول بازیهای جام جهانی بیش از هر موقع دیگری بینندگان را آزار می داد. بینندگانی که از دیدن حاشیه بازی ها، تماشاچیان و احساسات آنها که بخشی مهمی از این جشنواره فوتبال است، محروم بودند. حتی صحنه ای که غروب پشت تندیس مسیح روی تپه کورکووادو شهر ریودوژانیرو را نشان می داد در بازی نهایی سانسور شد.

سانسورهای پنهان

بینندگان صدا و سیما به سانسور تصاویر زنان، موسیقی و روابط زن و مرد عادت کردند اما شاید کمتر کسی بداند که سانسور مرز گسترده تری دارد و گاهی کاملا از ایدئولوژی سیاسی جمهوری اسلامی منشاء می گیرد.

سانسور مجسمه مسیح هم می تواند ناشی از این تصمیم گیریها باشد. هر گونه مطلب یا تصویری که موجب ایجاد جاذبه به دین مسیحیت یا ادیان دیگر و حتی مسلمانان سنی باشد در بیشتر مواقع سانسور می شود. حتی الامکان نباید نام انجیل یا تورات استفاده شود و واژه های «کتاب آسمانی» جایگزین آن خواهد شد. از نام بردن خلفای راشدین هم حتی الامکان پرهیز می شود.

تمام اینها به خاطر عدم جذب جوانان مسلمان شیعه ایرانی به ادیان دیگر است تجربه ای که پس از چندین بار نمایش فیلمهای مذهبی مسیحیان مثل «آهنگ برنادت» در کریسمس سالهای آغازین انقلاب کسب شد.

این گونه سانسورهای پنهان شامل خودداری از نمایش جاذبه های کشورهای غربی هم می شود. حتی وقتی خبری از کشف یا دستاورد علمی جدیدی از آمریکا عنوان می شود نام آمریکا یا بریتانیا حذف و گفته می شود «دانشمندان کشف کرده اند که ...»

عدم پخش تصویر و صدای اشخاص در صدا و سیما یا به اصطلاح ممنوع التصویر شدن افراد دائما در حال تغییر است. بیشتر چهره های سیاستمدار اصلاح طلب و سیاستمداران قدیمی نهضت آزادی و جبهه ملی ممنوع التصویر هستند. گاهی این ممنوعیت مقطعی است.

ممنوع التصویر شدن مختص شخصیتهای سیاسی نیست. هنرمندان، ورزشکاران یا حتی خود مجریان صدا وسیما می توانند ممنوع التصویر بشوند.

بخش دیگری از سانسورهای پنهان، سانسور سخنان مقامات سیاسی کشور است. مثلا یک نماینده مجلس در مصاحبه خود با صدا و سیما مطالبی را عنوان می کند که به نظر مسئولین نظارت و کنترل صدا و سیما مناسب نیستند و این مطالب سانسور می شوند بدون اینکه بیننده از آنها چیزی بداند. حتی خطبه های نماز جمعه تهران بازبینی شده و گاهی سانسور می شوند. در این مورد اعتراض اکبر هاشمی رفسنجانی به سانسور سخنرانی هایش در نماز جمعه مشهور است. شاید تیغ سانسور صدا و سیما بیش از همه برای محمد خاتمی برّنده تر بود. بطوریکه دردوره ریاست جمهوری اش محسن امين زاده، نماينده رييس جمهور در شورای نظارت بر صدا و سيما  گفت: «در چند ماه اخير به طرز تکان دهنده ای اخبار مربوط به رييس جمهوری در صدا و سيما سانسور و حتی به شکلی تحريف می شود.»

تیغ صدا و سیما می تواند هر کسی را خراش دهد. حتی آیت الله خمینی از این تیغ مصون نبوده و قسمتهای زیادی از سخنرانی های او به دلیل مصلحت نظام سانسور شده است.

از سانسورهای پنهان صدا و سیما تغییر داستان فیلمها و سریالهاست. گاهی دردوبله گفتگوهای فیلم را عوض می کنند و داستان خودشان را می سازد! معروفترین این گونه سانسور، سریال ژاپنی «سالهای دور از خانه» است که شاید اولین سانسور از این دست باشد. بعدها در سریالها و فیلمها خارجی تمام دوست دخترها به نامزد یا خواهر تغییر کردند و گفتگوهای عاشقانه یا اروتیک به بحثهای نسبتا فلسفی تبدیل شدند!!

در سالهای اخیر تدوینگران جوان فریم به فریم بعضی از صحنه های فیلمهای خارجی را تغییر می دهند تا موازین اسلامی در آنها رعایت شود.

آنچه که به طور دائمی در صدا و سیما سانسور می شود چهره واقعی جامعه ایران است. شما هرگز تصاویر مد مو یا لباس پوشیدن جوانان در خیابانها را نمی بینید. نوع حجاب زنان در تلویزیون ایران شبیه کارمندان دولتی است و با آنچه در جامعه و امکان عمومی دیده می شود بسیار فرق دارد.

صدا و سیما ترجیح می دهد صدایی از مردم را منعکس کند که مورد تایید سیاستهای تندروهای نظام هستند تا اکثریت مردم. این موضوع در اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بطور واضح نمایان شد. زمانیکه مردم در خیابانها اعتراض می کردند، صدا و سیما از آشوب ارازل و اوباش صحبت می کرد!

خطر تسخیر صدا و سیما توسط معترضان باعث شد مدیریت صدا و سیما بولتن اضطراری خبر را درست کند. یعنی اینکه مجموعه ای از خبرهای خنثی هر هفته تهیه می شود و در قالب بولتن های خبری ضبط می شوند تا در صورت تسخیر احتمالی صدا و سیما توسط معترضان این خبرها از مراکزدیگری پخش شوند. این بولتن دروغین هر هفته به روز می شود!

سانسور صدای مردم و گروههای سیاسی مختلف به حدی گسترده و علنی صورت می گیرد که عزت الله ضرغامی رئیس صدا و سیما یک سال قبل از این حوادث در مراسم بزرگداشت چهره های ماندگار گفت:

«صدا و سیما را در عرصه آزاداندیشی محاکمه کنید»

سانسورچی

درکمیسیون هایی که احتمالا با حضور مدیران ارشد صدا و سیما، نمایندگان دفتررهبری و وزارت اطلاعات تشکیل می شوند بخشنامه های متعددی برای تعیین موارد سانسوری تهیه می شوند.

آنچه موضوع را پیچیده می کنند مجریان این بخشنامه ها هستند. کسانی که «ناظر پخش» نامیده می شوند. ناظرین پخش که تحت نظر واحد بازبینی پخش، قسمتی از حراست صدا و سیما، کار می کنند، تمام برنامه های صدا و سیما را بیست و چهار ساعت قبل از پخش به دقت بررسی می کنند تا هیچ موردی خلاف بخشنامه ها و قوانین این سازمان پخش نشود. ناظرین پخش از افراد معتمد، عموما از بسیجیان یا آشنایان مدیران صدا و سیما انتخاب می شوند. همین روند باعث می شود تهیه کنندگان صدا و سیما دچار خودسانسوری شوند و خطوط قرمز برای آنها حتی محدودتر از بخشنامه های صدا و سیماست.

اما تمام این خطوط قرمز و محدودیتها درصورت صلاح دید مسئولین صدا و سیما قابل نقض است. اتفاقی که در کنفرانس برلین در سال ۱۳۷۹ افتاد نمونه ای از نقض این محدودیتهاست. صدا و سیما برای تخریب چهره اصلاح طلبان و انتقاد از شرکت کنندگان در این همایش سه روزه رقص زنی را در کنفرانس پخش کرد. این موضوع در ماه رمضان اتفاق افتاد و بعضی از بینندگان مذهبی هم به پخش آن اعتراض کردند.

صدا و سیما همینطور در نزاع بین اسرائیل و فلسطینیان از نشان دادن خشن ترین صحنه ها، اجساد و کشته شدگان ابایی ندارد. تصاویری که معمولا در شبکه های تلویزیونی جهان کمتر نشان داده می شوند. اما نمایش صحنه های خشونت اسرائیلی ها علیه مردم فلسطین به قدری در تلویزیون ایران تکرار می شوند که به نظر می رسد عده زیادی از مردم حساسیت خود را به این تصاویر تکان دهنده از دست داده اند یا اینکه به عنوان تبلیغات سیاسی این تصاویر را نادیده می گیرند.

حجم زیاد سانسور و جناحی عمل کردن مسئولین صدا و سیما در سانسور عقاید سیاسی اعتبار این سازمان را تا حدود زیادی از بین برده است. تا جایی که اکبر هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۹۲ در جمع مردم کرمانشاه گفت:

«مردم دیگر تحت تاثیر صدا و سیما و جعبه ای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل می دهد نیستند؛ مردم ایران امروز آگاه شده اند و عقل خود را دست جعبه ای که سانسور می کند نمی دهند.»

حماسه شوشول فرنود

ماجرای شوشول فرنود در یک برنامه زنده کودکان به نام رنگین کمان یا خاله نرگس اتفاق افتاد. وقتی مجری برنامه در مقابل فرنود که گفت من شوشولم را خودم می شویم جواب داد: نه، نباید به لباس شویی دست زد!

عبارت دست زدن به لباس شویی کنایه ای از سانسور در صدا و سیما شد. ده ها صفحه فیسبوکی درباره شوشول فرنود راه اندازی شد و این موضوع طنزآمیز باری دیگر مسئله سانسور در صدا و سیما را زنده کرد. شاید اگر صدا و سیما محدودیتهای شدیدی را اعمال نمی کرد این موضوع چندان برجسته نمی شد. اما موضوعاتی شبیه دست نزدن به لباس شویی! برنامه های زنده صدا وسیما را خطرناک می کند. البته برنامه های زنده هم کنترل و سانسور می شوند. ناظرین پخش در استدیو حضور دارند و با تماشای برنامه جهت گفتگو یا اتفاقات برنامه را هدایت می کنند. آنها به کارگردان تلویزیونی و تهیه کننده برنامه تذکر می دهند که کجا برنامه قطع شود سئوال عوض شود یا مجری چه بگوید. اینکه آقای پزشکیان به ایماء و اشارات عوامل برنامه اعتراض می کند نتیجه همین کنترل ناظر پخش برنامه و دستورات او به تهیه کننده و کارگردان برنامه است.

بعدازانقلاب بجز برنامه های خبری و سخنرانی آیت الله خمینی، پخش مستقیم مسابقات فوتبال اولین برنامه های زنده تلویزیون بودند و اولین مورد تخطی از خطوط قرمز در بازی دوستانه ایران وعراق درکویت پیش آمد. درحالیکه ایران و عراق پس از آتش بس جنگ هشت ساله، بازی دوستانه ای را در کویت انجام می دادند یکی از تماشاچیان زن کویتی با دردست داشتن پرچم کویت درمقابل دوربین رقصید که به علت پخش مستقیم سانسور نشد و بهرام شفیع گزارشگر آن مسابقه را مدتی به سکوت واداشت! از آن پس مسابقات ورزشی هم با تاخیر چند دقیقه ای پخش شدند.

سانسورچی ها هم اگر سانسورنکنند حتی ممکن است اعدام شوند! مثال آن هم داستان زنی است که در یک مصاحبه رادیویی در پاسخ به خانم گزارشگر که پرسیده بود چه زنی الگو شماست؟ گفته بود: اوشین!

این مصاحبه در زادروز فاطمه زهرا پخش شد. آیت الله خمینی با شنیدن آن حکم اعدام زن مصاحبه شوند، گزارشگر و تهیه کننده برنامه را صادر کرد!! با درخواست اطرافیان و خانواده آقای خمینی حکم تغییرکرد. گزارشگر بیکار شد و از ایران به آمریکا مهاجرت کرد. تهیه کننده برای همیشه از صدا و سیما اخراج شد ولی کسی از سرنوشت زن مصاحبه شونده خبر ندارد!!

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

تجمع مادران صلح در اعتراض به وقایع غزه

۲ مرداد ۱۳۹۳
تجمع مادران صلح در اعتراض به وقایع غزه