در یک روز پاییزی مهرماه 1386 ماموران کلانتری ناحیه 11 کرمان با بقچهای روبهرو میشوند که گوشه یک دیوار قرار داده شده بود. داخل این بقچه کودک چند روزهای قرار داشت به همراه یک نامه؛ نام «دنیا»، فرزند مردی به نام «مهران».
«دنیا ولایتی» ابتدا به شیرخوارگاه منتقل شد اما حالا شش سال بعد از آن روز، آن چه بر سر این دختر بیگناه آمده در پردهای از ابهام فرو رفته است.
روزنامه «اعتماد» به تازگی گزارشی از وضعیت این دخترمنتشر کرده و نوشته که دنیای شش ساله قربانی آزار و اذیت جسمی و تجاوز جنسی قرار گرفته است. اما بهزیستی استان کرمان مدعی شده که این کودک خردسال احتمالا اقدام به خودزنی کرده است.
اداره بهزیستی استان کرمان با ارسال متن جوابیهای به روزنامهها و خبرگزاریهای داخل کشور، ادعا کرده است: «با توجه به معلولیت ذهنی دنیا و ابتلای او به بیش فعالی، احتمالا آسیبها و صدمههای موجود توسط خود او وارد شده است. به همین دلیل، تا مشخص نشدن این موضوع که آیا صدمهها توسط خود کودک وارد شده یا شخص دیگر، حسب صلاحدید، از طرح دعوا در محاکم قضایی صرفنظر شده است.»
اما این جوابیه خیلی ازپرسشها را بیپاسخ گذاشت. این که چگونه میشود بدون طرح دعوا در مراجع قضایی، به واقعیت ماجرا پی برد؟ و این که اساسا این کودک آیا قادر بوده صدمههای جدی جنسی و جسمی به خودش وارد کند به حدی که پس از گذشت بیش از یکسال، اثر آن صدمهها قابل مشاهده باشد؟
روز شانزدهم دی ماه روزنامه اعتماد با درج مطلبی با عنوان «جنایت بیمکافات علیه دنیای شش ساله»، از خبر شکنجه جسمی و آزار جنسی این دختر در مراکز تحت نظارت بهزیستی استان کرمان پرده برداشت. گزارش «سینا رحیم پور» حساسیت افکار عمومی را که پیش از این پیشینه ذهنی سوزاندن سه کودک با قاشق گداخته در بهزیستی زنجان را در حافظه داشت، نسبت به وضعیت دنیا ولایتی برانگیخت.
این گزارش نشان میداد دنیا ولایتی که از سال 1386 تحت سرپرستی بهزیستی استان کرمان بوده، به شدت مورد آزار جنسی و سایر آزارهای فیزیکی و جسمی قرارگرفته است.
اما روز بعد از انتشار این گزارش، دکتر «رضا عباسی»، مديركل بهزيستي كرمان به اعتماد گفت که دنيا نه تنها تحت آزار جنسي قرارنگرفته بلكه آن چه از آن به عنوان «آزار و اذيت جسماني» نام برده میشود نيز تنها چند خراش كوچك بوده كه خود كودك روی بدنش ايجاد کرده و پس از گذشت يك سال و نيم از ايجاد آن، بهبود يافته است.
پیش از آن، دایره حقوقی اداره کل بهزیستی استان کرمان با تکیه بر گزارش پزشکی قانونی، آسیبهای جنسی و جسمی وارده به دنیا را تایید کرده و در گزارشی مینویسد: «از آن جایی که جرم از جرایم مشهود است و نظر پزشکی قانونی احراز شده و هر سه مرکز اظهار بیاطلاعی کرده و مسوولیت را نپذیرفتهاند، عین خلاف قانون است.برهمین مبنا، این موضوع باید در محاکم قضایی پیگیری تا حق دنیای بیپناه و مظلوم ستانده شود.»
با این وجود، اداره کل بهزیستی استان کرمان مدعی است که این احتمال وجود دارد دنیا اقدام به خودزنی کرده باشد.
در همین رابطه با گوشی همراه دکتر رضا عباسی، مدیر کل بهزیستی استان کرمان و«ایوب سلیمانی»، مدیر روابط عمومی بهزیستی کرمان در چندین نوبت تماس میگیرم. وقتی خودم را خبرنگار«ایرانوایر» معرفی میکنم، بار نخست تلفن قطع میشود و بار دوم که با سماجت شماره را میگیرم، به من میگوید خودمان با شما تماس میگیریم. میپرسم برای تماس گرفتن شمارهای از من درخواست نکردهاید. پاسخ میدهد آن چه لازم بوده در یک جوابیه به روزنامهها ارسال شده است.
به مدیر کل بهزیستی میگویم در این جوابیه آمده که دنیا احتمالا خودزنی کرده و این زخمهای کهنه و ناجور ناشی از خودزنی یک کودک شش ساله است. این مساله تا چه حد با منطق سازگاراست که یک کودک پنج یا شش ساله به خودش آسیب جنسی و جسمی وارد کند؟ مکالمه را قطع میکند و به تماسهای بعدی من پاسخ نمیدهد.
با مددکار دنیا تماس میگیرم.
ببخشید شما آقای م. کارشناس بهزیستی استان کرمان هستید؟
-
بله بفرمایید.
من خبرنگار ایرانوایر هستم در مورد ماجرای دنیا ولایتی میخواستم از شما چند سوال بپرسم؟
- دنیا ولایتی دیگر کیست؟ من اصلا چنین نامی را نمیشناسم. اولین بار است این اسم را میشنوم.
و تماس را قطع می کند...
قصه دنیا از کجا شروع شد؟
6 سال پیش در یکی از روزهای پاییز مهرماه، ماموران کلانتری ناحیه 11 کرمان بسته بقچهپیچ شدهای را مییابند که دنیای چندروزه در آن جا داده شده بود با یک نامه که میگفت نام کودک دنیاست و نام پدر، مهران. دنیا را به شیرخوارگاه مادر میسپرند. او سه سال و یک ماه در این شیرخوارگاه نگهداری میشود. تا آن زمان هیچ گزارشی در مورد وجود نشانههایی که حکایت از کندذهنی یا عقبماندگی او داشته باشد مشاهده نشده است.
دنیا براساس آییننامههای داخلی سازمان بهزیستی، وقتی سهساله شد باید شیرخوارگاه را ترک میکرد و به مراکز شبهخانواده این سازمان که به شکل نیمهخصوصی اداره میشوند، منتقل میشد.
او را از شیرخوارگاه «مادر» به مرکز «امام رضا» در بخش «زنگیآبادی» کرمان منتقل کردند. دنیای کوچولو برای 11ماه در این مرکز زیرنظارت مسوولان این مرکز و زن دیگری که سرپرستی موقت او را به طور داوطلبانه پذیرفته بود، به طور مشترک نگهداری میشود. سرپرست موقت کسی است که میتواند کودک را برای تنوع و تفریح با خود از مرکز بیرون برده و بخشی از هزینههایش را تقبل کند. البته این مراقبت باید بانظارت بهزیستی باشد و صلاحیت سرپرست موقت را نیز بهزیستی تایید میکند.
در این زمان، مددکاران بهزیستی که در ادامه نگهداری دنیا با مشکلات تازهای روبهرو شدهاند، در یک گزارش اعلام میکنند که دنیا به علت «فقر فرهنگی و محیطی» دچار کندذهنی منجر به معلولیت است و باید به مرکز نگهداری معلولان ذهنی «فیاضبخش» منتقل شود.
اما دنیا فقط چهار روز در مرکز فیاضبخش نگهداری میشود و این بار با نظر پزشک مرکز و مدیر آن، او را به مرکز شبه خانواده «آشیانه علی» تحویل میدهند.
مسوولان مرکز «آشیانه علی» در مهرماه 1391 متوجه غیرعادی بودن وضعیت دنیا شده و با دیدن آثار ضرب و جرح و شکنجه در ناحیه سروگردن، او را به یک مرکز مشاوره ارجاع میدهند. در آنجا دکتری پس از معاینه کودک، تایید میکند که وی مورد آزار جنسی، ضربوجرح و شکنجه قرار گرفته است.
پس از آن است که دنیا در ادامه پیگیری روند درمان، به علت بیقراری و شباداریهای مکرر، به بیمارستان روانی شهید بهشتی منتقل میشود.
در این میان، دو گزارش کاملا متناقض به نقل از پزشکی قانونی در مورد وضعیت «دنیا» منتشر شده است؛ از یک سو دایره حقوقی بهزیستی استان کرمان در گزارشی به تاریخ 28 مهرماه سال جاری اعلام کرده که کودک مورد ضرب و جرح و آزار جنسی قرار گرفته، به شکلی که پزشکی قانونی برای او دیه تعیین کرده است. در گزارش دایره حقوقی، جرم انجام گرفته از جرایم مشهود عنوان شده و بر لزوم رسیدگی قضایی پرونده این کودک تاکید شده است.
این در حالی است که اداره بهزیستی استان کرمان در متن جوابیهای که خطاب به روزنامهها و خبرگزاریها ارسال کرده و با توسل به جوابیه پزشکی قانونی به تاریخ 18 مهرماه 1391، وجود هرگونه آزار و آسیب جنسی نسبت به دنیا ولایتی را مردود دانسته ولی آسیب جسمی او را تایید کرده و گفته است که از طرح دعوا در مراجع قضایی حسب صلاحدید پرهیز میکند.
براساس ماده 6 قانون حمایت از کودکان، مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست موظف هستند به محض مشاهده نشانههای کودکآزاری، مراتب را به مراجع قضایی اعلام کنند. تخلف از این مساله دست کم 6ماه حبس یا 500 هزار تومان جزای نقدی بههمراه خواهد داشت.
در موارد مشابه، قانون، کودکآزاری را از جرایم عمومی میداند که رسیدگی به آن نیاز به شاکی خصوصی ندارد و مراجع قضایی موظف هستند در صورت اطلاع، مداخله کرده و در این مورد به طرح دعوا و شکایت بپردازند. با استناد به همین قانون، اداره بهزیستی استان کرمان که بنا به «صلاحدید» از طرح شکایت در مراجع قضایی پرهیز کرده است، قابل پیگیری قضایی است.
اما با وجود این قانون و امتناع بهزیستی از طرح شکایت، چرا مراجع قضایی به عنوان مدعیالعموم در این مورد اقدام نمیکند؟ آیا میتوان گفت مراکز قضایی استان کرمان با وجود طرح این مساله، به شکل گسترده در مطبوعات و روزنامهها نسبت به وضعیت دنیا بیاطلاع ماندهاند؟
اداره بهزیستی استان کرمان در جوابیه خود به روزنامهها اعلام کرده است: «جلسههای متعددی با حضور مسوولان شیرخوارگاه مادر، مرکز شبهخانواده زنگیآباد، مرکز نگهداری معلولان شهیدفیاض بخش و مرکز شبهخانواده آشیانه علی که هر سه از مراکزخصوصی تحت نظارت بهزیستی هستند، برای مشخص شدن مکان، نحوه و چرایی ایجاد صدمههای جسمی به این کودک تشکیل شده است.» البته هیچ کدام از این مراکز مسوولیت زخمها و شکنجهها را نپذیرفتهاند.
اما این پرسش هنوزپا برجاست که آیا دنیا وقتی به سرپرست موقت سپرده شده، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است؟ اساسا سازمان بهزیستی از نظر قانونی میتوانسته حق نگهداری از کودک مبتلا به بیشفعالی و اختلالذهنی را به سرپرست موقت واگذارکند؟
بنابرادعای اداره بهزیستی استان کرمان، دنیا زمان محدودی را نزد سرپرست موقت خود میگذرانده، سرپرستی که به لحاظ حقیقی و حقوقی، فرد مشخصی است و امکان پرسش و پاسخ و بازجویی از او وجود دارد.
اما به فرض آسیب رسیدن دنیا در زمان سرپرستی موقت، این ابهام وجود دارد که آیا پس از برگشتن از منزل سرپرست موقت، آیا نشانی از آزار و اذیت در این کودک دیده شده است یا نه؟
به هر حال، اداره بهزیستی استان کرمان تمایل چندانی به روشنشدن زوایای پنهان و تاریک این پرونده از خود نشان نمیدهد و دنیا شش ساله کماکان در مرکز شبهخانواده «آشیانه علی» در کرمان نگهداری میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر