ساعتی پیش تلویزیون دولتی عراق گزارش داد که قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در جریان حمله هوایی به محدوده ترابری فرودگاه بغداد به دو خودروی حامل نیروهای «حشد الشعبی» کشته شده است.
در چند ساعت گذشته خبر کشته شدن قاسم سلیمانی که مسوول اجرای سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در سوریه، یمن، لبنان، عراق و...بود در رسانههای جهانی و شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشته است.
درباره زندگی و تاثیر قاسم سلیمانی در جبهههای نبرد روایتهای متعددی وجود دارد که بعضی از آنها بیشتر به افسانه میماند تا واقعیت. گزارش زیر پیشتر در مجموعه سرداران سپاه «ایران وایر» منتشر شده بود که به مناسبت واکنشهای متعدد به خبر کشته شدن قاسم سلیمانی بازنشر میشود.
***
درحدود ۱۹ سالگی فعالیت خود را در سپاه با فرماندهی واحد رزمی «ثارالله» کرمان آغاز کرد اما پیش از آن به شغل بنایی مشغول بود. «محسن رضایی» گفته است که در عملیات «فتحالمبین»، سپاه پاسداران یک تیپ کم داشته است و به او گفتهاند تعدادی از نیروهای کرمانی را میتوان در قالب یک تیپ سامان داد.
«حسن باقری» اما معتقد بوده که با این نیروها امکان تشکیل یک تیپ وجود ندارد. سرانجام رضایی و باقری به توافق میرسند که یک گروه رزمی با فرماندهی «قاسم سلیمانی» تشکیل شود. این گروه رزمی بعدها به تیپ و ۴۱ ثارالله ارتقا یافت و همچنان قاسم سلیمانی فرمانده آن بود.
در گروه رزمی یا تیپ ثارالله، نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان حضور داشتند. قاسم سلیمانی میگوید «حسین خرازی»، فرمانده لشکر ۱۴ «امام حسین» در آغاز تشکیل این گروه رزمی به او گفته بود که ارتفاع «چاه نفت» را تحویل بگیرد.
این گروه البته بر خلاف افسانهسراییها درباره قاسم سلیمانی، در عملیات فتح المبین موفق نبود. «محمدعلی جعفری»، فرمانده فعلی سپاه پاسداران در خاطرات خود نوشته است که دوم فروردين ماه ۱۳۶۱، در عمليات فتحالمبين، حسين خرازی، فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین، از دو سمتِ «دشت عباس» و «عين خوش تحت» فشار بود چون نیروهای ۴۱ ثارالله نتوانسته بودند محور خودشان را خوب پوشش بدهند: «در حقيقت، بخشی از فشارها را بايد نيروهای قاسم سليماني تحمل میكردند.»
با این حال، قاسم سلیمانی بهترين عملياتی كه در آن شركت كرده را فتحالمبين میداند که اولین بار فرمانده شده، درحالی که مجروح بوده است. او پیش از آن نیز در برخی از عملیاتها مشارکت داشت.«کربلای۵»، «والفجر۸»، «کربلای۱»، «طریقالقدس» و «خیبر» از جمله دیگر عملیاتهایی بودند که سلیمانی در آنها حضور داشته است.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۷ در روستای «قنات ملك»، در اطراف كرمان بهدنيا آمد. پيش از انقلاب، در سازمان آب كرمان كار میكرد و در دورهای هم بنا بود. گفته میشود او در زورخانههای «عطايی» و «جهان» ورزش میکرده است.
در سال ۱۳۵۹ به عضويت سپاه پاسداران درآمد. با شروع جنگ ایران و عراق و حمله عراقیها به فرودگاهها، مدتی از هواپيماهای مستقر در فرودگاه كرمان محافظت میكرد. چند ماه پس از شروع جنگ، همراه با نخستين گروه اعزامی از كرمان، عازم جبهه سوسنگرد شد و به عنوان فرمانده «دسته» كارش را آغاز كرد.
خودش در خاطراتش نوشتهاست: «من شوق و علاقه زيادی به طرحها و مسایل نظامی داشتم و علاقهمند حضور در جبهه بودم. درست به دليل همين علاقه بود كه با يك ماموريت ۱۵ روزه وارد جبهه شدم و ديگر تا آخر جنگ بازنگشتم.»
قاسم سلیمانی در دوره جنگ، در فضای عمومی کمتر شناخته شده بود. «یحیی رحیم صفوی»، دومین فرمانده سپاه پاسداران اما او را به فرماندهی سپاه «قدس»، «محمد باقرقاليباف» را به فرماندهی نيروی هوايی سپاه و «احمد کاظمی» را به فرماندهی نیروی زمینی منصوب کرد.
این سه فرمانده با یکدیگر رفاقت شخصی نیز داشتند. قاسم سلیمانی خود را نزدیک ترین دوست احمد کاظمی میدانست و نزدیکی او با قالیباف هم به گونهای بود که «سیدیحیی جعفری»، امام جمعه کرمان گفت بود سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، از قالیباف حمایت کرده است.
قاسم سلیمانی حتی پس از جنگ نیز در فضای عمومی چندان مطرح نبود تا این که درگیریهای سوریه و یمن نام او را مطرح کرد و پس از آن سیلی از افسانهها دربارهاش ساخته شد.
یاران سلیمانی اما پیش از آن نیز اهل افسانهسازی برای فرمانده خود بودند و در بین پاسداران سپاه ۴۱ ثارالله کرمان روایتهای داستان گونهای در باره او دهان به دهان میگشت؛ روایتهایی از ایستادن سلیمانی در صف سربازان عراقی برای گرفتن غذا و درگیری با آنها در صف تا ربودن خودروی عراقیها. تا آن جا که گفته میشود رادیو بغداد او را «لودر دزد» و «تویوتا دزد» میخواند.
او ازهمان دوران جنگ نیز برای نیروهای سپاه پاسداران چهره کاریزمایی داشت و سخنرانیهایش برای آنها جذاب بودند.
در سالیان اخیر نیزدر سایت های حامی حکومت افسانه های بسیاری درباره قاسم سلیمانی نقل شده است. از جمله اینکه ابوبکر بغدادی «دریکی از خبطه های نماز جمعه گفته بود که اگر سردار قاسم سلیمانی را دستگیر کنیم مانند خلبان اردنی خواهیم سوزاند سردار سلیمانی هم در جواب این ادعای البغدای گفته است: اقای بغدادی زمانی که شما این حرف را خطبه های نماز جمعه می زدی بنده روبه روی شما در صف سوم بین جمعیت نشسته بودم.».
این سایت ها همچنین نوشته بودند که نامه ای بر روی میز وزیر دفاع آمریکا و با امضای «قاسم سلیمانی قرار گرفته که در آن نوشته شده اگر لازم باشد از این هم نزدیکتر خواهیم شد».
«قاسم میرحسینی»، قائم مقام تیپ ۴۱ ثارالله اما از جمله مهمترین فرماندهان مورد علاقه قاسم سلیمانی است. سلیمانی گفته است: «]وقتی او[ وارد خط میشد، من آرامش میگرفتم و در تمام جبهه میپیچید که میرحسینی وارد جبهه شده است. او خود یک لشکر بود.»
قاسم سلیمانی هرچند ارادت خاصی به آیتالله «علی خامنهای» دارد اما در دوره دخالت سپاه پاسداران در موضوعات سیاسی، کمتر به صورت مستقیم در سیاست داخلی موضع گرفته است.
در بین نیروهای لشکر ۴۱ ثارالله مشهور بود که او در سال ۱۳۷۶ به «محمدخاتمی» رای داده است. با این حال، پس از آن در یک سخنرانی از اینکه در زمان خاتمی گفته میشد نیروهای بسیج در سیاست دخالت نکنند، انتقاد کرده بود.
او همچنین برخلاف برخی از دیگر فرماندهان سپاه، علیه «اکبر هاشمی رفسنجانی» سخن نمیگفت. فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان و نزدیکانش با مجموعههای اقتصادی نزدیک به «حسین مرعشی»، سخنگوی «حزب کارگزاران سازندگی» و استاندار سابق کرمان، از جمله شرکت هواپیمایی «ماهان» روابط نزدیکی داشتند که این شرکت بعدها از سوی امریکا به دلیل همکاری با سپاه قدس تحریم شد.
محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران، در دی ماه سال گذشته قاسم سلیمانی را متهم کرد که با «پادرمیانی» و «توصیه به مقامات»، باعث آزادی مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی، شده است.
«علیرضا رزم حسینی»، استاندار کرمان در دوره اول ریاست جمهوری «حسن روحانی» نیز نزدیک به قاسم سلیمانی بود. سلیمانی حتی دربرخی نشستها در حمایت از او سخن گفته بود. با این حال، پس از استعفای رزم حسینی و مطرح شدن تابعیت کانادایی او، برخی رسانههای نزدیک به سپاه سعی کردند حمایت سلیمانی از او را تکذیب کنند.
سلیمانی در دوره فرماندهی سپاه قدس روابط نزدیکی با «حزبالله» لبنان و دیگر گروههای مشابه داشته است. رسانههای جمهوری اسلامی بارها تصویر «جهاد مغنیه»، پسر «عماد مغنیه» را در کنار قاسم سلیمانی منتشر کردهاند.
در برخی از مراسمها نیز «فاطمه مغنیه» دختر عماد مغنیه به همراه «زینب سلیمانی» دختر قاسم سلیمانی حضور می یافت.
درسالیان اخیر، سیاست خارجی ایران در منطقه در دست سپاه قدس و قاسم سلیمانی بوده است و حتی برخی از سفرای ایران، از جمله «ایرج مسجدی»، سفیر ایران در عراق از فرماندهان سپاه پاسداران بودهاند.
مایک پمپئو آذر ماه سال ۹۶ و در مقام رئیس سی آی ای گفته بود که به قاسم سلیمانی، نامه نوشتهاست. اما او نامه را باز نکرده است. پمپئو گفته بود که در این نامه هشدار داده که سپاه قدس و ایران را مسئول هر اقدامی علیه نیروهای آمریکایی درعراق می داند.
مایک پمپئو، اینک در مقام وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا قاسم سلیمانی را همانند ابوبکر بغدادی رهبر داعش تروریست خوانده است.
سپاه پاسداران سعی کرده در سالیان اخیر با تبلیغ بر روی قاسم سلیمانی، وجهه از دست رفته این نهاد را بازسازی کند و حتی نام او به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح شده است؛ موضوعی که با توجه به روحیات شخصی سلیمانی، بعید به نظر میرسد مگر این که به او «تکلیف» شود؛ یعنی علی خامنهای یا مراجع تقلید شیعه و روحانیون بلند پایه از او بخواهند.
آخرین تبلیغات درباره قاسم سلیمانی حضور او در مناطق زلزله زده بود که فیلم هایی از عربی حرف زدن او با مردم عرب منطقه منتشر شد. برخی از کاربران توئیتر نیز نوشتند که عکس های منتشر شده از او در جلسه ستاد مدیریت بحران خوزستان نورپردازی شده بود.
مطالب مرتبط:
حسن طهرانی مقدم، افسانههای پدر موشکی ایران
مطالب مرتبط:
محسن رضایی؛ بازنده جنگ و اقتصاد و سیاست
محمدعلی جعفری، معماری که سردار شد
چارت تشکیلاتی و شرح وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ چارت تشکیلاتی و شرح وظایف
فرماندهی کل سپاه و چارت تشکیلاتی آن
علی شمخانی؛ طراح تغییرات ساختاری در سپاه
یحیی رحیم صفوی؛ فرمانده ای که در فهرست پیشنهادی محسن رضایی نبود
سردار سرکوب اعتراض ها در ایران و سوریه
ثبت نظر