close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

کارگر افغانستانی در ایران؛ می‌گفتم ایرانی‌ام که پولم را بدهند

۳ شهریور ۱۳۹۸
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
او شهروند ۲۷ ساله افغانستانی است که سال‌های سال در ایران کارگری کرد. می‌خواهد نامش محفوظ بماند و علاقه‌ای به استفاده از نام مستعار ندارد.
او شهروند ۲۷ ساله افغانستانی است که سال‌های سال در ایران کارگری کرد. می‌خواهد نامش محفوظ بماند و علاقه‌ای به استفاده از نام مستعار ندارد.

محسن رحیمی، شهروند خبرنگار، کابل 

«گفت من میدانم تو افغانی هستی؛ زنگ میزنم پولیس بیایید جمع ات کند.» وقتی این جمله را می‌گوید، حتی کلماتش درد می‌کنند. این پاسخی است که کارفرمای ایرانی‌اش وقتی او حقوقش را طلب کرده به زبان آورد.

او شهروند ۲۷ ساله افغانستانی است که سال‌های سال در ایران کارگری کرد. می‌خواهد نامش محفوظ بماند و علاقه‌ای به استفاده از نام مستعار ندارد. آخرین سال‌های کاری‌اش را در ایران صرف نصب دکوراسیون تعداد از ساختمان های مدرن تهران، یزد و اصفهان کرد و حالا می گوید بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان از حقوقش را طلب دارد. بدهکار کیست؟ کارفرماهایش در ایران.

خانواده اش در زمان حکومت گروه طالبان از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند و خودش در این کشور قد کشید. پس از آن‌که از سال‌های کودکی و نوجوانی عبور کرد، همانند بسیاری از کودکان افغانستانی که در ایران به سر می‌برند، به کارگری روی  آورد.  

او کارش را در بخش دکوراسیون داخلی با یکی از همشهری هایش آغاز کرده بود. خیلی زود اما متوجه می شود که کارگران افغانستانی از سوی برخی کارفرمایان ایرانی مورد تحقیر قرار می‌گیرند. حتی دیده و شنیده بود که در برخی از موارد حقوق شان نیز پرداخت نمی‌شود.

برای ما تعریف می‌کند که سال‌ها قبل با یک کارفرمای افغانستانی در یک پروژه مشغول کار بود. پس از پایان پروژه صاحب کار ایرانی‌شان تنها یک سوم پول را به کارفرما پرداخت می‌کند و از پرداخت باقی دستمزدشان سر باز می زند: «یکی از بچه های سالنگ کار خیلی بزرگ گرفته بود من و چند نفر دیگر با او کار می‌کردیم. او از صاحب کار پول می گرفت به من و دیگر کارگران میداد تا اینکه تقریبا ۱۵ هزار متر کار کردیم ولی صاحب کار فقط پول ۵ هزار متر را حساب کرد. کار فرما ما ورشکست شد من هم از خیر پولم گذشتم. او می گفت شما می بینید که صاحب کار پول را نمی دهد من هرچی پول داشتم به شماها دادم. من درکش میکردم چون مجرد بودم ولی دیگر کارگران که زن بچه داشتند با او دعوا و بزن میکردند.»

از آنجایی که او در ایران بزرگ شده بود، از آن پس تصمیم می گیرد در هر جایی که مشغول به کار شد خود را شهروند ایرانی معرفی کند..او می گوید که اوایل، با افتخار خود را افغانستانی معرفی می‌کرد ولی رفتارهای تبعیض‌آمیز باعث شد که حتی در معرفی ملیتش هم تجدید نظر کند.

او که مدعی است دکوراسیون داخلی بسیاری از ادارات دولتی یزد را هم نصب کرده، در تمام آن شهر خودش را متولد و ساکن شهر کرج معرفی می‌کرد.

اما وقتی کارش رونق پیدا می‌کند، یکی از معمارها به او پیشنهاد می‌دهد که از همکاری با یک شرکت دست بردارد: «به من گفت چرا با شرکت کار میکنی بیا من خودم به تو مستقیم کار میدهم. امام رضا و امام حسین این ها را قسم میخورد حرفش را باور کردم. یک روز که من با شاگردم با لهجه خودمان حرف میزدم فکر کنم گوش گرفته بود بعد گفت این افغانی خیلی شبه شما است من هم گفتم افغانی هم مثل من و شما آدم هست. من عادت ام بود تا وقتی پولم  نمی‌داند کار را تمام نمی کردم این شخص خیلی مذهبی بود فکر کردم که پولم را نمیخورد. تا اینکه کار را تمام کردم رسیدیم سر حساب و کتاب ولی بهانه میاورد که اینجا را درست کن آنجا را درست کن منم چون پولم دستش بود میگفتم چشم.»

او جملاتش را با بغض ادامه می‌دهد: «هر جایی که اراد گرفته بود را درست کردم، تا این که دیگر بهانه نمانده بود ولی باز هم پولم را نمی داد امروز و فردا می کرد. یک روز که خیلی عصبانی بودم همرایش سر و صدا کردم که پولم را بده، گفت من میدانم تو افغانستانی هستی زنگ میزنم به پولیس بیاید جمع ات کند. من خیلی عصبانی شده بودم برایش گفتم افغانی هم خدا دارد. دیگر او شخص را ندیدم پانصدهزار تومن پول من را خورد، من در آمدم خوب بود زیاد سر من فشار نمی آمد ولی کسانی که روز ۵۰ تومن کار میکنند اگر کسی پولش را ندهد ممکن است خانواده اش حتی پول نان را نداشته باشد.»

این جوان افغانستانی در ادامه می‌گوید که حالا باور دارد میان انسان‌های همه جای دنیا، خوب و بد هست و می‌داند که تمام کارفرمایان و صاحب کاران ایرانی رفتاری این‌چنینی با کارگران افغانستانی ندارند: «در میان آنها کسانی نیز هستند که پول کارگران را تا ریال آخر پرداخت می‌کنند.» اما این شاید از بداقبالی‌اش بوده که با کسانی که با کارفرماهایی همکار شده که پول کارگران را به سادگی می‌خوردند.

از او پرسیدم چه مدت در ایران کارگری کرده و حدودآ چه مقدار پول وی از سوی کارفرمایان پرداخت نشده. او اینگونه پاسخ داد: «دقیقا یادم نیست چند سال ایران بودم. اما آن‌قدر طول کشید که گویش من هم مانند مردم تهران شده بود. فکر می‌کنم ۴۰ تا ۵۰ میلیون پولم را نداده‌اند.»

 

شما هم می‌توانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسوولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کرده‌اند و یا مرتکب خلاف شده‌اند شکایت دارید، لطفا شکایت‌های خود را با بخش حقوقی ایران‌وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: [email protected]

 

مطالب مرتبط:

کارگر افغانستانی یک سال بدون دستمزد؛ صاحب کار ۷۰ میلیون تومان حقوقم را نداد

کارگر افغانستانی؛ ۳ ماه کار کردیم، کارفرما پول‌ما‌ن را نداد و به زور بیرونمان کرد

قاچاق انسان در کردستان ایران؛ سیم خاردار، قایق بادی و صندوق عقب

کودک افغانستانی با جیب خالی به تهران رسید

پی‏‏ گیری اظهارات متناقض مسوولان درباره بریدن گوش کودک زباله گرد

 

 

ثبت نظر

استان‌وایر

زهرا جمالی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ تن بازداشت شد

۳ شهریور ۱۳۹۸
ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
زهرا جمالی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ تن بازداشت شد