close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

از هم‌جنس‌خواهی در طایفه‌ای نهاوندی تا پناه‌جویی در روزگار کرونا و کمپ صربستان

۱۲ فروردین ۱۳۹۹
آیدا قجر
خواندن در ۸ دقیقه
اگرچه مدت زمان زیادی از بازسازی آن نگذشته است، اما همه دیوارها کپک زده، توالت‌ها آلوده است و اتاق‌ها با ظرفیت شش نفر، نه نفر را در خود جای داده‌اند.
اگرچه مدت زمان زیادی از بازسازی آن نگذشته است، اما همه دیوارها کپک زده، توالت‌ها آلوده است و اتاق‌ها با ظرفیت شش نفر، نه نفر را در خود جای داده‌اند.
»این‌جا آب شرب ندارد. باید می‌رفتیم سر چشمه. حالا با تانکر آب می‌آورند. روز اول پر از زباله بود.»
»این‌جا آب شرب ندارد. باید می‌رفتیم سر چشمه. حالا با تانکر آب می‌آورند. روز اول پر از زباله بود.»

«دو سال شده که در این کمپ هستم. ۲۰ روز هم شده که قرنطینه هستیم. البته صرب‌ها برای امنیت خودشان ما را قرنطینه کرده‌اند. پناه‌جویان جدید اما وارد می‌شوند و کارمندان کمپ هم به بیرون رفت و آمد دارند. سمت ما می‌آیند بدون آن‌که ضدعفونی در کار باشد. ما هم پناهنده‌ایم. ما هم آدم هستیم. ما هم برای جان‌مان می‌ترسیم.»

این‌جا کمپ «توتین» (Tutin) در صربستان است. کارخانه‌ای بود در سال ۲۰۱۸، بعد از راه‌اندازی سیستم پناهندگی در این کشور که به کمپ پناه‌جویان تبدیل شد با ظرفیت پذیرش ۲۰۰ نفر. اما حالا گفته می‌شود بیش از این ظرفیت، مهاجر و پناه‌جو در خود جای داده است. این کمپ در نزدیکی مرز «مونته‌نگرو» که چهار کیلومتر از مرکز شهر توتین فاصله دارد، قرار گرفته و اگرچه مدت زمان زیادی از بازسازی آن نگذشته است اما همه دیوارهایش کپک زده، توالت‌هایش آلوده و اتاق‌هایش با ظرفیت شش نفر، ۹ نفر را در خود جای داده‌اند.

«سینا نادری»، پناه‌جوی هم‌جنس‌خواهی که پنج سال است به دنیای پناه‌جویان وارد شده، یکی از ساکنان این کمپ است. پس از سه سال زندگی و کار در ترکیه، حالا دو سالی شده که در این کمپ زندگی می‌کند. او نیز مثل بسیاری از ساکنان کمپ‌های صربستان، درخواست پناهندگی به این کشور نداده است و در این ساختمان فقط سرپناهی دارد و غذا.
سینا هم مانند دیگر ساکنان کمپ، شب‌ها برای عبور از مرز و رسیدن به کشوری دیگر که انتخابش در قدم اول بعد از صربستان، مجارستان است، تلاش می‌کند. بارها زیر کامیون و اتوبوس نشسته، زیر چادر و میان بار کامیون پنهان شده یا پای پیاده مرزها را پشت‌سر گذاشته اما هربار به همین کمپ بازگردانده شده است.

در تماس با «ایران‌وایر»، سینا قرار بود از شرایط کمپ در روزگار شیوع ویروس «کرونا» بگوید. در بسیاری از کشورهای اروپایی مثل هلند و بوسنی‌هرزگوین و برخی کمپ‌های یونان و بلژیک، طبق دستور دولت، پناه‌جویان تازه‌وارد در کمپ‌ها پذیرفته نمی‌شوند و قرنطینه اجرا می‌شود. این اقدام، اعتراض بسیاری به همراه داشته است و سازمان‌های حقوق بشری هم نسبت به بی‌ سرپناه ماندن پناه‌جویان در خیابان‌ها، پارک‌ها و جنگل‌ها ابراز نگرانی کرده‌اند. اما روایت‌ سینا و گلایه‌های دیگر پناه‌جویان ساکن این کمپ، زاویه دیگری از نگرانی پناه‌جویان را از جان سالم به در بردن از ویروسی همه‌گیر را نشان می‌دهد.

بنا به شهادت «صلیب سرخ جهانی»، پناه‌جویان و مهاجران آسیب‌پذیرترین قشری هستند که در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار دارند. اقدامی که دولت‌های مختلف آغاز کرده‌اند، قرنطینه کمپ‌ها است. در برخی کشورها مثل بوسنی‌هرزگوین، حتی برای پناه‌جویان منع اجاره خانه یا استفاده از وسایل نقلیه قرار داده‌اند. اما آن‌چه از روایت‌ پناه‌جویان در کمپ‌های مختلف اروپا به گوش می‌رسد، نبود امکانات و اقلام بهداشتی، انجام ندادن تست کرونا، نبود پزشک و عدم توزیع ماسک و دستکش بین آن‌ها است. در برخی از کمپ‌ها حتی آب هم روزانه نیست و ساکنان این کمپ‌ها شاید چند روز در هفته یا چند ساعت در روز به آب دسترسی دارند اما مدام توصیه می‌شود دست‌های‌تان را بشویید!

از هم‌جنس‌خواهی در طایفه‌ای نهاوندی تا پناه‌جویی در روزگار کرونا و کمپ صربستان

روایت‌ سینا از وضعیت داخل کمپ هم همین‌طور است: «قرنطینه در نزدیکی درمانگاه کمپ است. ۱۵ روز قرنطینه بودیم در مکانی که مثلا باید قرنطینه باشد اما درهایش باز هستند و رفت‌وآمد انجام می‌شود. در این مدت چندین پناه‌جوی جدید آوردند که در ساختمان ما هم رفت و آمد دارند. کدام قرنطینه؟ کارمندان آشپزخانه گاهی دستکش هم ندارند. با همان دست به ما غذا و سالاد و ماست می‌دهند. ظرف‌های غذای‌مان با آن‌هایی که مثلا در قرنطینه هستند، یکی است. فقط یک نفر روزی یک بار با سم‌پاش، آب و وایتکس بر دیوارها می‌زند. بخار وایتکس ریه‌هایمان را اذیت می‌کند و به سرفه می‌افتیم. چرا پناه‌جویان جدید را داخل کمپ می‌آورند؟ چرا جان ما را به خطر می‌اندازند؟ چرا اقلام بهداشتی نداریم؟ چرا از تازه‌واردان تست نمی‌گیرند؟»

صدایش از نگرانی و خشم می‌لرزد: «پرستار کمپ به رییس این‌جا گفت که خطرناک است و تازه‌وارد نیاورید. اما رییس کمپ گفت به تو ربطی ندارد. وقتی دو پناه‌جوی تازه‌وارد را آوردند، چند نفر از بچه‌ها اعتراض کردند اما پلیس آن‌ها را کتک زد. عده‌ای سرما خورده‌اند و سرفه می‌کنند اما ما هیچ وسیله‌ای برای محافظت از خودمان در مقابل این ویروس نداریم. حتی حاضر نیستند تازه‌واردها را واقعا قرنطینه کنند و بعد از گذشت ۱۴ روز، به ساختمان بیاورند. این‌جا آب شرب ندارد. باید می‌رفتیم سر چشمه! حالا با تانکر آب می‌آورند. روز اول پر از زباله بود.»

سینا می‌گوید مردم این منطقه مسلمان هستند و برای پناه‌جویان کمک‌هایی مثل پوشاک می‌آورند: «اما کارمندان کمپ یا برای خودشان برمی‌دارند یا در تقسیم این کمک‌ها میان پناه‌جویان تبعیض می‌گذارند. بسیاری از کارمندان با مسوولان کمپ و حتی نیروهای سازمان ملل رابطه دارند. حتی با برخی از پناه‌جویان هم. ممکن است از کسی خوش‌شان بیاید و کمک‌ها را به آن‌ها بدهند، ممکن است کسی به دل‌شان ننشیند و او را در بدترین اتاق قرار دهند. کاش صدای ما از این کمپ به جایی برسد.»

سینا ۲۸ سال دارد و ۲۳ سال از زندگی‌ خود را در روستای «دره ابراهیم» نهاوند سپری کرده است. می‌گوید: «پدرم بزرگ طایفه‌ای هزار و خرده‌ای نفره است.»
تعریف می‌کند زندگی خوبی داشته است تا وقتی که خانواده‌اش متوجه می‌شوند هم‌جنس‌خواه است و دوست‌پسر دارد. او را چهار ماه در اتاقی زندانی کرده بودند تا تن به ازدواج بدهد. تهدیدش کرده بودند که اگر ازدواج نکند، او را خواهند کشت: «می‌گفتند تو باعث بدنامی هستی. سمت ما اصلا نمی‌توانی بگویی ال‌جی‌بی‌تی هستی و راحت زندگی کنی.»
فشارهای هر روزه بر او ادامه می‌‌یابند تا بالاخره موفق به فرار می‌شود.

قبول کرده بود که با دخترعمه‌اش ازدواجی طایفه‌ای کند. برای گرفتن قرار عقد، شناسنامه‌اش را از پدرش می‌گیرد و همان زمان درخواست پاسپورت می‌دهد. برای دریافت پاسپورت، آدرس منزل خواهرش در تهران را در فرم گذاشته بود. یکی از روزهایی که طایفه عروس به خانه‌ آن‌ها رفته بودند، با اصرار توانسته بود دوستش را راضی کند که سر ساعت مقرر، با ماشین جلوی خانه منتظر او شود. وقتی خانواده مشغول شیرینی‌خوران بوده‌اند، از پنجره بیرون پریده، سوار بر خودروی دوستش شده و به تهران، منزل خواهرش رفته، پاسپورت را از او گرفته و مستقیم به ترکیه فرار کرده بود.

وقتی از فشارهای خانواده‌اش می‌گفت، بغض می‌کرد. صورتش حتی از پشت تماس تلفنی هم انگار مچاله می‌شد وقتی می‌گفت: «زجرش تا آخر عمر یادم نخواهد رفت.»

در ترکیه پیغامی دریافت کرده بود مبنی بر به کما رفتن دوست‌پسر سابقش. پناهندگی خود را پس داده بود که به ایران بازگردد اما می‌گوید: «خودش تماس گرفت که این یک دام است و برنگرد. خانوا‌ده‌ات دنبال تو هستند.»

در حالی که احساس ناامنی‌ او بیشتر شده بود، معشوق جدید هم بعد از پذیرش پناهندگی، به کانادا می‌رود. آن‌ها قرار گذاشته بودند که هر کدام زودتر به مقصد رسیدند، دیگری را کمک کنند. قرار گذاشته بودند سینا به صربستان برود و دوست‌پسرش از طرف کلیسا برای او پشتیبانی بگیرد تا بالاخره سفر پناه‌جویی به پایان برسد: «گفت ۱۲ هزار دلاری که جمع کرده‌ای را بفرست تا کارهایت را درست کنم. پول را فرستادم، نه کارم درست شد و نه پولی پس داد. هر بار یک دروغی گفت. من ماندم و این کمپ. در عمرم خیال نمی‌کردم زیر کامیون بنشینم یا در طویله کار کنم.»

او سال‌ها کارگری کرده است؛ در طویله، ساختمان‌سازی و سر زمین‌های کشاورزی. حالا بعد از دو سال زندگی پناه‌جویی در صربستان، زیر و بم‌های بسیاری از پناه‌جویی را پیموده است.

«چرا من باید پنج سال زجر می‌کشیدم؟ مگر چه می‌خواهم؟ زندگی چیز سختی نیست، خودت باید آن را بسازی. این‌جا هیچ‌چیز نیست. یک برگه شناسایی کاغذی، همه هویت تو است. اجازه کار نداریم. حالا هم که کرونا آمده است و معلوم نیست چه بر سر ما می‌آید. فقط می‌خواهم یک جایی در امنیت، خودم باشم و کار و زندگی کنم.»

زمانی ‌که میان ایران و صربستان لغو روادید رخ داد، بسیاری از ایرانی‌ها به این کشور رفتند و حتی باعث شدند که این مسیر تازه، مناسبات صربستان را نیز تغییر دهد. سازوکار پناهندگی، مساله جدیدی در صربستان است.

کمپ‌های شلوغ و امکانات کم، درآمدهای پایین از طریق انجام کارهای سیاه [غیرقانونی] و طولانی بودن مسیر پناهنده شدن، بیشتر پناه‌جویان را راهی مسیرهای غیرقانونی برای رسیدن به مقصدی دیگر می‌کند؛ سرنوشتی نامعلوم در مقصدی نامشخص که با تن دادن به خطرهای بسیار، آرامش و هویت را می‌جوید.

حالا شیوع ویروس کرونا، شرایط را برای پناه‌جویان سخت‌‌تر کرده است. اگرچه سازمان ملل و بسیاری از سازمان‌های حقوق بشری مدام هشدار می‌دهند که شیوع این ویروس میان پناه‌جویان، فاجعه‌ای انسانی به بار خواهد آورد اما این دولت‌ها هستند که با نظارت سازمان‌های بین‌المللی، امکاناتی در اختیار پناه‌جویان قرار می‌دهند. این در حالی است که آن‌ها آخرین اولویت تخصیص این امکانات هستند. کمپ‌ها قرنطینه شده‌اند اما اقلام بهداشتی در اختیار پناه‌جویان قرار نمی‌گیرد و آن‌ها در این جنگ نابرابر برای نجات و زنده ماندن، حالاجبهه جدیدی مقابل خود دارند؛ این‌بار ویروسی کشنده.


 

 

شما هم می‌توانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کرده‌اند و یا مرتکب خلاف شده‌اند شکایت دارید، لطفاً شکایت‌های خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: [email protected]

 

مطالب مرتبط: 

پناه‌جویان و کرونا؛ سرگردان در مرزها؛ مبتلا در کمپ‌ها

از شایعه تا فاجعه کرونا میان پناه‌جویان در مرزهای مختلف

ابتلای پناه‌جویان به ایدز برای رهایی از جزیره‌ لس‌بوس یونان

آتش‌سوزی در کمپ موریا؛ دست‌کم یک کودک سوخت

تصمیمات جدید درباره پناه‌جویان؛ توپ بازی میان ترکیه، یونان و اتحادیه اروپا

یخچال مرگ، گزارش آیدا قجر از پناهندگی و قاچاق انسان

جدیت آلمان برای مقابله با پناهندگی کلیسایی؛ یک کشیش دادگاهی و محکوم شد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

مالچ پاشی غیرکارشناسی ۸۰۰ هکتار از دشت‌های خوزستان

۱۲ فروردین ۱۳۹۹
خواندن در ۱ دقیقه
مالچ پاشی غیرکارشناسی ۸۰۰ هکتار از دشت‌های خوزستان