close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
رنگین کمان ایران

قتل یک نوجوان رنگین‌کمانی؛ کسی نپرسید درد پارسا چیست؟

۱۱ بهمن ۱۴۰۲
رنگین کمان ایران
خواندن در ۸ دقیقه
قتل یک نوجوان رنگین‌کمانی؛ کسی نپرسید درد پارسا چیست؟

شایا گلدوست

سه‌شنبه دهم بهمن ۱۴۰۲، خبری تکان‌دهنده، توجه رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی را به خود جلب کرد. به گزارش خبرنگار حوادث «رکنا»، پدر تبریزی فرزند ۱۷ ساله‌اش را به قتل رساند. 

او پس از اعتراف به قتل فرزند‌ خود، به دستور «مجتبی جمالی»، بازپرس ویژه قتل تبریز، بازداشت شد و اعتراف کرد که پسرش را به دلیل داشتن آرایش و رفتار زنانه و‌ از ترس آبرو کشته است.

اما روایت ماجرا از زبان پدر و زاویه نگاه خبرنگار به این اتفاق جای تامل دارد. سایت خبری رکنا در توصیف این ماجرای هولناک نوشته است: «پدر ۱۷ سال تمام برای بزرگ کردن این پسر زحمت کشیده و خون دل خورده بود. هیچ کس از غم و اندوه درونی این پدر و آن‌چه روزگار بر سرش آورده است، اطلاع نداشت. اما غم و‌ اندوه و‌ خون دلی که پدر می‌خورد، چه بود؟ چه بر سر پدر آمده است که دست به قتل فرزند ۱۷ ساله‌اش می‌زند؟»

گزارش رکنا به نقل از پدری قاتل، داستان این فرزند‌کشی را این‌گونه بازگو می‌کند: «۱۹ سال قبل ازدواج کردم و دو سال از ازدواج‌مان گذشته بود که اولین فرزندمان، پارسا، متولد شد. ما دل‌مان فرزند دختر می‌خواست اما پسردار شدیم. او روز به روز بزرگ‌تر می‌شد و من و مادرش با خوشحالی تمام شاهد قد کشیدنش بودیم. اما وقتی ۱۴ ساله شد، با صحنه حیرت‌انگیزی مواجه شدم؛ یک شب وقتی خوابیده و پیژامه‌اش بالا رفته بود، متوجه شدم تمام موهای پایش را زده است. دیدن این صحنه برایم خیلی تعجب‌آور بود که یک پسر موهای پایش را بزند.»

خانواده به واسطه شغل پدر، به اصفهان اسباب‌کشی می‌کند اما پدر می‌گوید یک روز پارسا رفت و پیدایش نشد: «دو روز بعد از گم شدنش، او را در حالی که آرایش غلیظی کرده و حتی موهای سرش را نیز رنگ و دکلره کرده بود، پیدا کردیم. این اتفاق به دفعات تکرار می‌شد. تصمیم گرفتیم اصفهان نمانیم و به خاطر پارسا به تبریز بازگشتیم اما رفتار پارسا اصلا عوض نشد. از خانه فرار می‌کرد‌ و او را در حالت بسیار زننده پیدا می‌کردم. به مصرف شیشه و الکل هم رو آورده بود.» 

به گفته پدر، پارسا را در کمپ بستری می‌کنند: «با ظاهر مردانه که ریش و سبیل داشت، به خانه بازگشت و قول داد که کلا همه رفتارهای بدش را ترک کند. اما دوباره از خانه فرار کرد و هفت ماه به خانه نیامد تا این که سر از بیمارستان در آورد، چون بعد از مصرف شیشه، الکل مصرف کرده و وضعیتش را وخیم کرده بود. تصمیم گرفتم او را به بهزیستی بسپارم که متاسفانه بهزیستی به خاطر شرایطش، از پذیرش‌ پارسا امتناع کرد.»

پدری که فرزندش را به قتل رسانده است، در بخش دیگری از این مصاحبه می‌گوید ابتدا تصمیم گرفته خودش را بکشد اما فکر کرده بود با رفتن او، رفتار پارسا تغییر نمی‌کند: «این بود که از خودکشی منصرف شدم و تصمیم گرفتم برای همیشه پارسا را خلاص کنم. روز حادثه، او را به بهانه بستری در بیمارستان از خانه بیرون بردم اما به جای بیمارستان، به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و به قتل رساندم. بعد با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را گفتم.»

این بخشی از روایت قتل نوجوانی ۱۷ ساله به دست پدرش است؛ نوجوانی که به واسطه گرایش جنسی و یا هویت‌ و بیان جنسیتی‌ خود با معضلات اجتماعی متعددی دست در گریبان بوده است و پدری به جای این که درد فرزند را درک کند و حامی و کمک‌رسانش باشد، از ترس آبرو و حرف مردم و این که پسرش مانند دیگر پسرها نیست، تصمیم می‌گیرد او را به قتل برساند و این تصمیم را عملی می‌کند.

خبرنگار بخش حوادث رکنا گزارش را نه از آن جهت که نوجوانی به واسطه گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی خود به قتل رسیده  بلکه از زبان پدری نوشته که آبرویش رفته است؛ پدری که از پاهای بی‌موی پسرش و مو‌های دکلره و آرایش صورتش خون به جگر شده و در نهایت درد و بدبختی و استیصال، فرزند را کشته است. 

اما داستان تلخ و دردناک پارسا کجا است؟ آن را چه کسی روایت می‌کند؟ پارسا و پارسا‌هایی که هم خود گرفتار ناآگاهی، بی‌فرهنگی و بی‌قانونی جامعه خویش‌ هستنند و هم قربانی تعصب، جهل و نادانی پدر و‌ پدران و برادرهای‌شان در جامعه‌ای مردسالار و جنسیت‌زده. کاش پدر قبل از این که پارسا را به قتل برساند، یک بار می‌پرسید درد فرزندش در زندگی چیست؟

انتشار خبر قتل پارسا در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، واکنش‌های بسیاری را از سوی فعالان حقوق بشر و اعضای جامعه رنگین‌کمانی و حامیان آن‌ها به دنبال داشت؛ قتلی که یادآور کشته شدن «علیرضا فاضلی‌منفرد»، مرد هم‌جنس‌گرای ۲۰ ساله اهل اهواز به دست مردان خانواده‌اش است یا «حسین بیرانوند»، معروف به «سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ ساله‌ای که به دست پدرش به ضرب گلوله کشته شد. هم‌چنین «دوسکی آزاد»، زن ترنس جوانی اهل اقلیم کردستان که برادرش او را پس از آشکارسازی، به قتل رساند و ده‌ها و شاید صدها اتفاق تلخ مشابه که ما هرگز نه اسمی از مقتول شنیده‌ایم، نه خبر آن در هیچ رسانه و خبرگزاری‌ منتشر شده است؛ روایت‌هایی که با خون شسته و با تنی بی‌جان به زیر خاک رفته‌اند.

«نیما نیا»، هنرمند و کنش‌گر کوئیر در حساب کاربری اینستاگرام خود با انتشار خبر به قتل رسیدن پارسا، توجه کاربران را به نکته‌ای بسیار مهم جلب می‌کند: «وقتی خبر رکنا در ارتباط با قتل فردی در تبریز به دست پدرش را می‌خوانیم، نكته قابل توجه، توجیه قتل و خشونت خانگی توسط پدر است. این گزارش سعی در متقاعد کردن افکار عمومی با عباراتی مانند یک پدر زحمت‌کش که با خون دل فرزند خودش را بزرگ کرده، دارد؛ نوجوان ۱۷ ساله‌ای که یک بار دیگر هم در متن این گزارش به قتل می‌رسد و گویی که روایت او از آنچه بر سرش آمده و او را به قتل رسانده است، وجود ندارد و پدر قاتل و خشونت‌گر او روایت‌گر زندگی او می‌شود. پدری که در این روایت، استعاره‌ای از جمهوری اسلامی است.»

او نوشته است: «مقتول، یک نوجوان ۱۷ ساله است اما به نظر می‌رسد که چندین و چند قاتل وجود دارد. چندین و چند نهاد، مسوول مستقیم این جنایت هستند؛ مانند سازمان بهزیستی که از پذیرش نوجوانی که به وضوح تحت خشونت خانگی بوده، به دلیل بیان و هویت جنسیتی و آسیب پذیری سلامت روان امتناع کرده است.»

کاربر دیگری  نوشته است: «طوری در این خبر از پدر قربانی‌نمایی شده که گویا فرزند بابت قتل خودش به پدر بدهکار است. نه‌خیر، پدر نامحترم! شما بخشی از سرکوب آن فرزند بودید. به گردن شیشه و الکل نیندازید که تحجر تو باعث فرار آن بچه از خانه شد. باورم نمی‌شود در یک گزارش تا این حد جای قربانی و خشونت‌گر عوض شود. لعنت بر این طرز فکر متحجر انسان‌ستیزتان.»

اما از خبر، خبرگزاری و خبرنگار که بگذریم، نگاهی به «قانون مجازات اسلامی» در موارد مشابه، تامل برانگیز است. حکومت و قانون‌گذار که نه تنها از نوجوانی مانند پارسا در زمان حیات حمایت نمی‌کند و او را به واسطه گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی‌ خود مجرم می‌شناسد بلکه دست پدری قاتل را نیز برای کشتن فرزندش باز می‌گذارد. 

ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ می‌گوید: «قصاص در صورتی ثابت می‌شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری، مجنی علیه نباشد و مجنی علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد.»

در واقع، ماده ۳۰۱ بیان‌گر این مهم است که رابطه ابویت (پدر_فرزندی) منحصرا قصاص را منتفی می‌کند ولی دیه و کفاره سر جای خود است و علاوه بر آن، قاتل را به مجازات تعزیری نیز محکوم می‌کند که حداکثر ۱۰ سال حبس است. این مجازات برای یک قاتل در مقایسه حتی می‌تواند کمتر از مجازاتی باشد که قانون مجازات اسلامی برای فردی به واسطه گرایش جنسی و یا هویت یا بیان جنسیتی‌ خود در نظر گرفته است.  

در آخرین نسخه قانون جدید مجازات اسلامی ۱۳۹۲ نیز هم‌چون متن پیشین این قانون، رابطه جنسی دو مرد یا دو زن با یک‌دیگر در زمره «حدود» قرار داده شده است. این قوانین با درنظر داشتن جنسیت متهمان و کیفیت و تکرار رابطه جنسی، کیفر ۱۰۰ ضربه شلاق یا اعدام را برای آن‌ها تعیین کرده است.

در ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰، حکم «لواط» (رابطه جنسی دو مرد با یک‌دیگر) اعدام بود، در‌ صورتی‌ که در قانون جدید، شرایط اندکی تغییر کرده است و براساس ماده ۲۳۴، فرد مفعول در هر صورت اعدام می‌شود و فاعل فقط در صورت «عنف»، «اکراهآ و ٱدارا بودن شرایط احصان» اعدام خواهد شد و در غیر این صورت، حکم آن ۱۰۰ ضربه شلاق است.

احصان عبارت است از آن که مرد همسر دایمی و بالغ دارد و در حالی‌ که بالغ و عاقل است، از قبل با همان همسر رابطه جنسی داشته و هر وقت بخواهد، امکان برقراری رابطه جنسی با او برایش فراهم باشد.

قوانین کیفری در نظر گرفته شده در قانون مجازات اسلامی برای زنان هم‌جنس‌گرا کمی متفاوت است. با وجود این که سایه خطر صدور حکم اعدام هم‌چنان بر سر زنان هم‌جنس‌گرا نیز وجود دارد اما حکم اولیه در نظر گرفته شده برای رابطه جنسی دو زن با یک‌دیگر در ماده ۲۳۹ قانون مجازات اسلامی ۱۰۰ ضربه شلاق است. ولی ماده ۱۳۶ قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.»

در قانون مجازات اسلامی پیشین، چنان‌که ماده ۱۲۷ آن شرح داده بود، «مساحقه» عبارت است از هم‌جنس‌بازی زنان با اندام تناسلی. اما در ماده ۲۳۸ قانون جدید مصوبه سال ۱۳۹۲، مساحقه را قرار دادن اندام تناسلی انسان مونث بر اندام تناسلی هم‌جنس خود تعریف کرده است.

مطلب مرتبط:

لغت‌نامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت

راهنمای حفظ حریم جنسی و جنسیتی رنگین‌کمانی‌ها در مراجعه به پزشک

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

تایید حکم ۴ سال زندان حوریه محسنی، شهروند بهایی

۱۱ بهمن ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
تایید حکم ۴ سال زندان حوریه محسنی، شهروند بهایی