close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
مجلس

موضع انتخاباتی ملی-مذهبی‌ها به روایت احمد زیدآبادی

۲۳ دی ۱۳۹۸
خواندن در ۵ دقیقه
موضع انتخاباتی ملی-مذهبی‌ها به روایت احمد زیدآبادی

یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را باید یکی از غیر رقابتی‌ترین انتخابات‌ها در تاریخ مجلس ایران بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ دانست. 

به گواهی ثبت‌نام‌ها، این انتخابات تنها عرصه رقابت وفادارترین نیروها به هسته سخت قدرت در ایران بوده و در آن جایی برای نیروهای متکثری که تنوع سیاسی جامعه ایران را نمایندگی کنند، وجود ندارد.

اگرچه حذف گرایش‌ها و نیروهای سیاسی سکولار و غیر‌مذهبی از فرایند انتخابات مجلس حاصل قانون اساسی ضد دموکراتیک جمهوری اسلامی است که دست هیات اجرایی و شورای نگهبان را در رد صلاحیت ناباوران به حکومت اسلامی باز گذاشته، اما این تنها سکولارها نیستند که حق شرکت در انتخابات مجلس را ندارند. گذشته از آنها، تمامی نیروهای مذهبی که روایتی متفاوت از تفسیر حاکم ارائه داده و نظریه ولایت فقیه را به چالش کشیده‌اند، نیز مشمول فرایند حذف و سرکوب جمهوری اسلامی شده‌اند.

یکی از این گرایش‌ها که در دوران فعالیت خود رابطه ای پیچیده و پرتنش با نظام جمهوری اسلامی داشته، جریان ملی-مذهبی است. درباره چرایی عدم حضور ملی-مذهبی ها در انتخابات مجلس و دلایل حذف این گرایش سیاسی از فرایند انتخابات با «احمد زیدآبادی» به گفتگو نشستیم. احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی و فعال نزدیک به جریان ملی-مذهبی است. او که سابقه دبیرکلی سازمان ادوار تحکیم وحدت را نیز دارد در سال ۱۳۸۸ و به دنبال انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری دستگیر شد و شش سال را در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر برد.

۳۸ اصل: آقای زیدآبادی فکر می کنید چرا ملی-مذهبی ها به عنوان یک جریان در انتخابات مجلس یازدهم شرکت نکردند؟

زیدآبادی: بعد از وقایع سال ۱۳۸۸، جریان ملی - مذهبی تا اندازه زیادی از نقطه نظر تشکیلاتی دچار نوعی از هم گسیختگی شده است. برخی از چهره‌های مهم آن بخصوص مهندس سحابی به رحمت خداوند رفته‌اند و برخی دیگر به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند. باقیمانده‌ها نیز تحت فشار قرار گرفتند و بعضا زندان های طولانی را پشت سر گذاشتند و امکانات محدودشان از دست رفته است. از طرفی، روند برگزاری انتخابات در ایران هم رغبتی برای شرکت آنان در انتخابات باقی نگذاشته است. در حالی که بسیاری از اصلاح طلبان نیز حاضر به ثبت‌نام درانتخابات نشدند، طبیعی است که چهره‌های ملی - مذهبی نیز علاقه‌ای به این کار نشان ندهند. البته رویکرد نهضت آزادی ایران به عنوان بخشی از جریان کلان تر ملی - مذهبی، در این مورد متفاوت است و آنها رویکرد ویژه خود را دارند.

۳۸ اصل: همان طور که گفتید در این دوره ملی-مذهبی‌ها ترجیح دادند در انتخابات شرکت نکنند اما در دوره‌های گذشته انتخابات مجلس، و به ویژه بعد از مجلس اول، ما شاهد حذف این گرایش از فرایند انتخابات بودیم؟ فکر می کنید چه چیزی این حذف را ممکن کرد؟

زیدآبادی: در واقع ملی - مذهبی‌ها بعد از مجلس اول داوطلبانه از حضور در مجلس چشم پوشیدند چون تجربه حضور در مجلس اول نشان داد که آنها حتی در حد یک فراکسیون هم نمی توانند در اداره کشور سهیم باشند. در حقیقت، حضور در مجلس اول هم نتیجه عدم کنترل کامل جریان اصطلاحا مکتبی بر کشور و فضای به نسبت تکثرگرای اوایل انقلاب بود. بعد از آنکه بر اثر وقایع خرداد سال ۶۰، فضای سیاسی به انحصار مکتبی‌ها درآمد، دیگر تکثر هم معنای خود را از دست داد و این بی معنایی بخصوص برای حضور در مجلس دوم پررنگ تر شد. پس از آن هم هنگامی که نوعی شکاف در نظام سیاسی اتفاق افتاد و برخی چهره‌های ملی - مذهبی کوشیدند تا در مجلس حضور یابند نتیجه کوشش آنها حذف فردی مانند علیرضا رجایی پس از رای آوردن در انتخابات مجلس ششم و «به صفر رساندن توان آنها» از طریق محدودیت و بازداشت از سوی حکومت بود. بنابراین روند بی تحملی نظام سیاسی روند حذف آنها را رقم زد.

۳۸ اصل: چه نقدی به خود جریان ملی-مذهبی در این زمینه وارد می‌دانید؟ فکر می کنید در مقابل این روند حذف میشد کاری کرد؟

زیدآبادی: به نظرم کار خاصی در این روند از ملی - مذهبی‌ها ساخته نبود و در این زمینه انتقاد خاصی متوجه آنها نیست.

۳۸ اصل: در دهه گذشته ما شاهد نزدیکی روزافزون جریان ملی- مذهبی به جناح اصلاح طلب حکومت بودیم. با توجه به اینکه اصلاح طلبان موجودیت خود را با موجودیت نظام گره زده‌اند، فکر می کنید این نزدیکی راه کار درستی بوده است؟

زیدآبادی: این نزدیکی از یک زاویه خاص اشتباه بود. نیازی نبود ملی - مذهبی‌ها در منازعه قدرتی که بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در جریان بود بی قید و شرط جانب یکی را بگیرند. آنها می توانستند با تعریف خود به عنوان یک جریان سوم، از افقی بالاتر به مسایل سیاسی ایران ورود کنند و خود را در موقعیت گوشت قربانی نزاع جناح ها قرار ندهند. در واقع اصولگرایان برای ضربه زدن به اصلاح طلبان، ملی - مذهبی‌ها را هدف سهل الوصولی برای برخورد و بازداشت می‌دیدند و عملا این کار را هم کردند.

۳۸ اصل: بسیاری معتقدند که تحولات سیاسی ایران روی دور تند افتاده و در این شرایط مجلس یازدهم حتی بیش از مجلس دهم از فرایندهای کلان تصمیم گیری کشور حذف خواهد شد. فکر می کنید این مجلس چه جایگاه و توانی خواهد داشت؟

زیدآبادی: بله. روند تحولات در ایران روی موج بسیار تندی قرار گرفته و با این وضع اساسا نقش هیچکدام از نهادها روشن نیست، چه برسد به مجلس که به تدریج از قدرت واقعی تهی شده است. منظور فقط قدرت تصمیم گیری نیست بلکه از قدرت کارشناسی و فهم مسایل کشور هم خالی شده و به دستگاهی برای کارچاق کنی و زدن حرف‌های عامه‌پسند و جنجالی تبدیل شده است.

۳۸ اصل: در نهایت با توجه به حوادث پس از کشته شدن قاسم سلیمانی و افزایش تنش‌های بین المللی فکر می‌کنید موضع نیروهای جامعه مدنی در برابر انتخابات مجلس یازدهم چه باید باشد؟ آیا در این انتخابات پتانسیلی برای تغییرات دموکراتیک می‌بینید؟

زیدآبادی: تا قبل از ترور قاسم سلیمانی گرایش جامعه مدنی به قهر با انتخابات بود و گمان بر این می‌رفت که این قهر می‌تواند اصولگرایان را به تجدید نظر در رفتارشان وادار سازد اما پس از عملیات ترور، وضع تا اندازه زیادی مبهم شده است. این ابهام احتمالا در ماههای آینده به سمت مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات روشنی خواهد یافت. به هر حال وضع ایران به گونه ای است که یک حادثه می تواند افکارعمومی حیران را به این سو و آن سو ببرد. البته شرایط کنونی فرصتی در اختیار نظام سیاسی قرار داده تا حداقل در بین جناح های پایبند به بقای آن، نوعی وفاق ایجاد کند، اما بعید می دانم جناح تندروتر اصولگرایان اجازه بهره برداری از این فرصت را بدهد.

در هر صورت ما در ایران با وضعیت متلاطمی روبرو هستیم و گویی کار به دست خدا رقم می خورد!

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

روز دوم اعتراضات دی‌ ۱۳۹۸، تهران؛ دیکتاتور سپاهی، داعش ما شمایی!

۲۳ دی ۱۳۹۸
شاهد علوی
خواندن در ۱۱ دقیقه
روز دوم اعتراضات دی‌ ۱۳۹۸، تهران؛ دیکتاتور سپاهی، داعش ما شمایی!