با اینکه «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پس از حمله بیسابقه حماس به اسراییل هرگونه نقش حکومت این کشور به حمله صورت گرفته را رد کرده بود، در هفته دوم نبرد، «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه، تهدید کرده که در صورت حمله زمینی اسراییل به غزه، جبهههای جنگ گسترده میشود. آیا جمهوری اسلامی در حال بلوف زدن است؟
***
حسین امیرعبداللهیان در جریان سفر به لبنان در دیدار با نماینده دبیرکل سازمان متحد، بهصورت غیرمستقیم و پنهانی برای اسراییل پیام تهدیدآمیزی فرستاده بود که درصورت تداوم حمله به غزه و کشاندن نبرد از راه زمین، شبهنظامیانی که ایران به آن گروههای مقاومت میگوید و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی هستند، پایشان به نبرد باز خواهد شد.
امیرعبداللهیان در جریان سفر به بیروت، با «حسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان هم دیدار کرده بود؛ نصرالله پس از آن گفته بود که برای هر پیشامدی آماده است. متعاقب بیان تهدیدآمیز وزیر خارجه جمهوری اسلامی، سرتیپ پاسدار «محمدباقر قالیباف»، نماینده مجلس شورای اسلامی هم، تهدید مشابهی کرده است.
اینک در هفته دوم نبرد میان اسراییل و حماس، جمهوری اسلامی از حالت دفاعی هفته اول خارج شده و بیانی تهدیدآمیز گرفته است. آنطور که امیرعبداللهیان گفته، «زمان برای راهحلهای سیاسی روبه پایان است و گسترش احتمالی جنگ در دیگر جبههها، به مرحله اجتنابناپذیر نزدیک میشود».
او پیشاز این هم در جریان سفرش به دوحه که محل زندگی «اسماعیل هنیه»، از رهبران پرنفوذ حماس است، آمریکا را تهدید کرده بود که «اگر دامنه جنگ علیه غزه گسترش پیدا کند، خسارتهای سنگینی به آمریکا وارد میشود». «جو بایدن»، رییسجمهور آمریکا، اخیرا گفته بود که از طریق واسطههای خود، به ایران درباره هرگونه دخالت در درگیری میان اسراییل و حماس هشدار داده است.
طی روزهای اخیر، گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران بهطور علنی اسراییل را تهدید به واکنش کردهاند و زبان غیرمستقیم ایران در بالابردن میزان تهدید لفظی در منطقه بودهاند.
«بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسراییل، در سخنرانی در کنست پارلمان آن کشور، به تهدیدات لفظی پاسخ داده و گفته «من پیامی برای ایران و حزبالله دارم، ما را در شمال امتحان نکنید. اشتباهی را که یکبار مرتکب شدید دوباره تکرار نکنید. رییسجمهور بایدن به شما گفت که این کار را نکنید. من هم همان را به شما میگویم که مراقب باشید… . ما آماده ادامه جنگ در جنوب اسراییل میشویم. در شمال هم آمادهایم».
اشاره او از شمال به لبنان، و از جنوب، به نوار غزه است.
اینک همه نیروهایی که بالقوه میتوانند در منطقه با یکدیگر درگیر شوند، در مقابل طرفهای خود علنا از زبان تهدید استفاده کردهاند، که هرچند که بیسابقه نیست، اما ازنظر تعداد بازیگرانی که اینک هشدار میدهند و تهدید دریافت میکنند، بیسابقه است.
«مهدی فضائلی»، از مقامهای دفتر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در مقالهای که برای خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران نوشته، گفته است «زمانی که دست فلسطینیها خالی و یا حداکثر با سنگ پر میشد گذشت. امروز مبارزان فلسطینی بهرغم همه محدودیتها، مجهز به موشک و پهپاد هستند و عزمشان هم صدها برابر بیش از آن زمان است».
علی خامنهای پیشاز این گفته بود که «قاسم سلیمانی»، فرمانده ترور شده نیروی قدس شعبه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دست فلسطینیها در نوار غزه را «پر کرد»؛ که اشاره به مسلح کردن شبهنظامیانی همچون حماس است.
بهنظر میرسد که پس از فروکش کردن شوک حملات غیرمنتظره حماس به اسراییل در هفته اول نبرد، اینک جمهوری اسلامی با ارزیابی شرایط، وضعیت را برای خروج از لاک دفاعی و وارد شدن به فاز تهدید لفظی مناسب تشخیص داده است. وضعیتی که کموبیش یادآور حمله کشورهای عربی به اسراییل در جنگهای شش روزه خرداد۱۳۴۶است که اعراب تصور پیروزی فوری بر اسراییل داشتند، اما با اشغال سرزمینهای خود روبهرو شدند.
سوال اصلی اینجاست که آیا نظام حاکم بر ایران، در صورت محقق نشدن خواستههایش از سوی اسراییل و تداوم حمله آن کشور به غزه، تهدیدات خود را عملی خواهد کرد یا نه؟
در جریان ترور قاسم سلیمانی توسط عملیات هوایی آمریکا در دی۱۳۹۸، جمهوری اسلامی تهدید به اقدام متقابل و «گرفتن انتقام» کرد و آنگاه که افکار عمومی با تردید به عملی شدن این تهدید نگاه میکرد، بخشهای خالی از سکنه پایگاه هوایی عینالاسد آمریکا در عراق را هدف موشکپرانی قرار داد.
در ساعات اولیه همان روز بود که یک هواپیمای مسافری با ۱۷۶ سرنشین را با موشکهای سپاه بر فراز تهران سرنگون، و اعلام کرد که اپراتور آن هواپیما را اشتباها موشک آمریکایی تشخیص داده بود که تصور میشد ایالات متحده در پاسخ به موشکپرانی سپاه به عینالاسد فرستاده است.
جمهوری اسلامی در طول رهبری علی خامنهای تاکنون، خود را از چند درگیری نظامی محتمل نجات داده است، اما تهدیدهای نظامی کنونی را میتوان جدیترین تهدید در ۳ دهه اخیر خواند و از آنجا که آتش جنگ میان دو طرف شعلهور است، میتوان آن را خطرناکترین آن هم خواند.
اگر اسراییل به عملیات در غزه خاتمه ندهد، جمهوری اسلامی در موقعیتی قرار خواهد داشت که باید تهدید لفظی خود را وارد مرحله عملیاتی کند، در این صورت، تصور اینکه واکنش اسراییل و متحدان آن چه خواهد بود، بسیار دشوار است.
درصورتیکه با تداوم حملات اسراییل، جمهوری اسلامی ایران بهنحوی از عملی کردن تهدید خود شانه خالی کند، اعتبار آن بهعنوان یک دولت مدعی در منطقه، کمتر از وضعیت فعلی اش خواهد شد.
حمله حماس به اسراییل و درگیری دو طرف، جمهوری اسلامی ایران را با تهدیداتی که کرده، بر سر یک دوراهی قرار داده و حکومت را ناگزیر به انتخاب یکی از آنها کرده است. با هر انتخابی اما، شرایط سیاسی نظام حاکم بر ایران، دیگر به وضعیت قبل از حمله حماس به اسراییل باز نخواهد گشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر